صفحه اصلی

ایمیل مطالب چهار هزار شهید پشتیبانی

قرآن کریم
مرکز فرهنگی شهید جدیری کهنموئی در شبکه های اجتماعی
مقام معظم رهبری
مرکز فرهنگی شهید جدیری کهنموئی
دکتر علی اصغر شعردوست
محمد حسین غلامی سرای
شهدا
مداحی
سخنرانی
آموزشی
دعای های ماه رمضان
مناسبت های ملی
مناسبت های مذهبی
اجتماعی
نرم افزار
استاد فانی تبریزی
گروه فرهنگی فخرالذاکرین
حاج سید حسین کهنموئی
متن ادبی
پیامبر اکرم (ص)
امام حسین (ع)
حضرت ابوالفضل (ع)
اعیاد شعبانیه
امام سجاد علیه السلام
حضرت علی اکبر (ع)
امام زمان (عج)
حضرت خدیجه کبری (سلام الله علیها)
آذربایجان بایاتی لاری
حضرت معصومه (س)
امام جواد علیه اسلام
مفاخر آذربایجان
پیام تسلیت
امام حسن مجتبی (ع)
امام حسن عسکری (ع)
کهنمو
آیا می دانید؟!
ترفند
احادیث
حماسی
بسیج
محمود جدیری کهنموئی
حضرت فاطمه زهرا (س)
امام محمد باقر علیه السلام
امام علی علیه السلام
امام هادی علیه السلام
حضرت علی اصغر علیه السلام
حضرت زینب کبری سلام الله علیها
امام جواد علیه اسلام
امام موسی کاظم علیه السلام
حضرت علی اکبر علیه السلام
محرم
مادر
احادیث
امام رضا علیه السلام
ایران

          دردودل یک مادر با شهیدگمنام

نویسنده :

موضوع :


 



  با بسم رب الشهدا دفتر دل وا می کنم                                         

                    مثل یه قطره خودم را راهی دریا میکنم 

                                              دردودل یه مادر با شهید گمنام

 

غروب پنج شنبه که میشود دل های همه ی ما بهونه میگیره هرکسی میاید سر قبر اقوامش و دردودلش را بازمی کنند.یکی سرقبر پدر از یتیمی و بی کسی خود سخن میگه،یکی سر قبر مادر از تنهایی هایش سخن میگه ،یکی سر قبربرادر خواهرش از بیچارگیش سخن میگه ،اما یه مادر غمگین وناتوان وقتی میاد کنار شهید گمنام چه میگه.


 اي شهيدان سلام.شما رفتيد وبازماندگان را باكوله بارياز مسئوليت تنها گذاشتيد شايد روزي كه روز وصل شمابا خداوند بود باخودتان اين فكر رامي كرديد كه ما ميرويم تابعد ازما باشند كساني كه خون سرخمان راكهبراي سربلندي  وافتخارملت عزيزمان داديم پايمال نشود.      

پروردگارا سالیان سال است که درسرزمین تاریک دلم آفتاب حضورت پشت ابرهای گناهقرار گرفته وگناهبرتمام وجودم سایه افکندهاست.پروردگارا..یاری ام کن تا با گرمای ایمان،وجودیخ زده ازگناهم را گرم کنم و دلم رابه نور خودتروشن گردان ومراازتاریکیو ظلمت گناه برهان 

 



 

۱۳۹۲/۰۸/۳۰

 

          پیکر شهید محمدحسن خلیلی از مدافعان حرم زینب(ع) تشییع شد

نویسنده :

موضوع :


شهید محسن خلیلی
صبح امروز

      پیکر شهید محمدحسن خلیلی از مدافعان حرم زینب(ع) تشییع شد    

خبرگزاری تسنیم: مراسم تشییع پیکر مطهر شهید محمدحسن خلیلی از

 مدافعان حرم حضرت زینب(س)، صبح امروز از مقابل منزل این شهید واقع در

 شهرک شهید محلاتی تهران برگزار شد.


گزارش خبرگزاری تسنیم، محمدحسن خلیلی معروف به رسول، از مدافعان حرم حضرت زینب(س) که به صورت داوطلبانه برای دفاع از حریم حرم حضرت ام‌المصائب زینب کبری(س) به سوریه رفته بود، صبح امروز پنج‌شنبه 30 آبان از مقابل منزل وی واقع در مینی‌سیتی، شهرک شهید محلاتی، فاز 3، خیابان ولایت 5 با حضور جمعی از خانواده‌های شهدا و مردم برگزار شد.شهید خلیلی که با توجه به تحولات میدانی کشور سوریه و هتک‌حرمت‌های اخیر به حرم حضرت زینب کبری(س) به دست گروه‌های صهیونیستی ـ وهابی، برای دفاع از این حرم‌های شریف به صورت داوطلبانه به سوریه رفته بود،

 عصر روز دوشنبه 27 آبان‌ماه در نزدیکی حرم حضرت رقیه(س) به دست وهابیون تکفیری

 به مقام رفیع شهادت نائل شد.

 

۱۳۹۲/۰۸/۳۰

 

          شهیدی که جسدش پس از 10 روز بوی مشک می داد

نویسنده :

موضوع :


جون غلام سیاه امام حسین (ع) بود، پس از 10 روز 

از گذشت عاشورا وقتی وقتی جسدش را یافتند بوی مشک از آن به مشام می رسید

.


 جون پس از شهادت مولایش ابوذر به مدینه برگشت او به خاندان رسل خدا (ص) علاقه مند بود و در خدمت اهل بیت (ع) بود، نخست در خدمت امیرالمومنین (ع) سپس در خدمت امام حسن (ع) و امام حسین (ع) و امام سجاد (ع) بود، آنگاه که امام حسین (ع) عازم سفر به مکه شد او از مدینه همراه امام حسین (ع) تا مکه و از مکه تا کربلا آمد جون به اسلحه سازی و اسلحه شناسی آشنا بود به نقل ابن اثیر و طبری در کربلا در شب عاشورا به کار اصلاح اسلحه پرداخت. او سن زیادی داشت روز عاشورا از سیدالشهداء (ع)اذن رفتن به میدان را درخواست نمود امام حسین (ع) به او فرمودند تو هنگام راحتی و عافیت همراه ما بودی پس حال خویشتن را در این موقع مبتلا مکن تو را اذن دادم که راه سلامت را جویی.
عرض کرد یابن رسول الله (ص) در زمان راحتی و وسعت کاسه لیس خاندان شما بوده ام و امروز که روز سختی و بلای شما است نیز با شما هستم و دست از شما برنمی دارم، بخدا قسم بوی من بد و حسب من پست و چهره ام سیاه است از من دریغ مفرمایی بهشت را تا بوی من نیکو شود و رویم سفید گردد بخدا قسم هرگز از شما جدا نخواهم شد تا خون سیاه خود را با خون های پاک شما آمیخته سازم. اجازه حاصل کرد و به میدان شتافت و رزم کرد و 25 تن از لشکر دشمن را بخاک هلاکت افکند.
کیف تری الفجار ضرب الاسود *** بالمشرفی والقنا المسدد 
بالسیف صلتا عن بنی محمد *** یذب عن آل النبی احمد 
ارجو بذاکالفوز یوم الموعد *** عندالاله والشفیع الاحمد 
به نقل برخی از تاریخ نگاران 25 نفر و به نقل مقتل ابی مخنف، 70 نفر از لشگر عمر سعد را کشت و عده ای را زخمی کرد آنگاه با ضربه شمشیری که به سرش خورد در میدان جنگ به شهادت رسید. امام حسین علیه السلام بعد از شهادت جون به میدان جنگ شتافت و بر بالای پیکرش چنین دعا کرد: «خداوندا! روی او را سفید و بوی او را نیکو گردان و او را با نیکان محشور کن و میان او و آل محمد جدایی مینداز!» آن گاه پیکر مطهر او را از میدان بیرون برد و در خیمه مخصوص اجساد یاران شهیدش قرار داد. 
در روایتی از امام باقر از پدرش امام سجاد علیهماالسلام چنین آمده است که فرمود «بعد از واقعه ی عاشورا مردم برای دفن کشته ها آمدند. پس از ده روز وقتی جسد جون را یافتند بوی مشک از آن به مشام می رسید.
منبع: حسین (ع) خون خدا




 


 

۱۳۹۲/۰۸/۳۰

 

          سلام بر حسین…

نویسنده :

موضوع :


    11308098928864709908.jpg

یکی از آداب دوست داشتنی سبک زندگی حسینی همین یاد کردن از عطش حضرت حسین سیدالشهداء، هنگام نوشیدن آب گواراست.

تصویر زیبایی است؛ جوانی را می بینی که مشغول یکی از امور گوناگون زندگی است؛ تحصیل یا ورزش و یا تفریح و سرگرمی و… تشنه اش شده آب می نوشد! انگار همه چیز از شتاب می افتد، همه چیز رنگ می بازد و او آرام و با احساس و عاطفه می گوید: «سلام بر حسین» و «به فدای لب عطشان حسین» و یا لعن می کند: «لعنَ اللهُ قاتلَ الحسین»

این که تاثیر این رفتار در ملکوتِ او و اطرافش و حتی نسلش دقیقا به چه میزان و مقدار است، از عهده عقل و دانش ما بر نمی آید اما مسلم است که برکتی شگرف، دنیا و آخرت او را تحت تاثیر قرار می دهد. این را از ثواب تک تک رفتارهای پر خیر و برکت او در این حال می شود حدس زد؛ اعم از ادب به امام حسین، یادآوری عطش و مظلومیت او، فرزندان و یارانش اما فقط حدس! چون خدای سبحان در مورد امام حسین سنگ تمام می گذارد و حد لطف و عنایت خدا به دوستدار حسین از عقول امثال من خارج است اما برای تقریب به ذهن روایتی معتبر را از کتاب شریف «کامل الزیارات» ابن قولویه قمی، در باب ثواب یادکردن از عطش امام حسین علیه السلام هنگام نوشیدن آب و لعن کردن قاتلانش تقدیم می کنم. به این امید که این رفتار حسنه را بیش از گذشته اِظهار و ترویج کنیم و ادب و عرضِ ارادت مان را به سیدالشهداء علیه السلام بیشتر و بیشتر کنیم.

حدیث از امام صادق علیه السلام است.

حدّثنی محمدُ بن جعفر الرَزّاز الکوفی، عن محمدبن الحسین، عن الخشّاب، عن علی بن حسّان، عن عبدالرحمن بن کثیر، عن داود رقّی؛
قال: کنتُ عندَ ابی عبدالله [علیه السلام] إذ استسقی الماء، فلما شربه، رأیته؛ قد استعبر واغْرَ و رَقت عیناه بِدُمُوعِهِ

داود رقّی می گوید: من محضر امام صادق علیه السلام مشرف بودم. حضرت آب طلب کردند و همین که آب را نوشیدند؛ دیدم امام منقلب شد و حالت گریه پیدا کرد و دوچشم مبارکش پر از اشک شد.

ثمّ قال لی: یا داود «لعنَ اللهُ قاتلَ الحسین»
سپس به من فرمودند: ای داود خدا لعنت کند قاتل حسین را.
فَما من عبدٍ شرِبَ الماءَ، فَذکرَ الحسین [علیه السلام] و لَعَنَ قاتلَه الّا کتب الله له مائة الف حسنة و حطّ عنه مائة الف سیئة و رفع له مائة الف درجة و کانّما أعتق مائة الف نسمة و حشره الله تعالى یوم القیامة ثلج الفؤاد.
بنده ای نیست که آب بنوشد و حسین علیه السلام را یاد نموده و قاتلش را لعنت کند مگر اینکه خدا
صدهزار حسنه برایش می نویسد و
صدهزار گناه از سیئات او را پاک می کند و او را
صدهزار درجه معنوی بالا می برد و با این عمل گویی او
صدهزار برده را آزاد کرده و
خدای متعال روز قیامت او را با دلی شاد و آرام [در آن محشر سوزان با دلی بسیار خُنک -ثلج الفؤاد- و نه جگری تفدیده!] محشور می کند.

شاید اینها همه از اجابت دعای مادرش باشد.

صل الله علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام 

 

۱۳۹۲/۰۸/۲۹

 

          هفته بسیج گرامی باد

نویسنده :

موضوع :



http://dlnew.ir/pic(asr-entezar.ir)/BASIJI.jpg

مقام معظم رهبری: بسیجی یعنی امام علی (ع) که تمام وجودش وقف اسلام بود.


بسیجی عاشق روی حسین است / بسیجی راهی کوی حسین است

به محراب شهادت گر ببینی / بسیجی مظهر خوی حسین است

هفته بسیج بر شما مبارک


 

۱۳۹۲/۰۸/۲۹

 

          جدیدترین تصاویر از کربلا...

نویسنده :

موضوع :




 

۱۳۹۲/۰۸/۲۹

 

          ۳ نفرین امام حسین علیه السلام در روز عاشورا

نویسنده :

موضوع :


07656172313149143483.jpg 
در روز عاشورا، لشکر مخالفین بارها و بارها مورد نفرین امام حسین علیه السلام قرار گرفتند، در ادامه به سه نمونه اشاره می کنیم.
هنگام اعزام حضرت على اکبر به میدان جنگ و در موقع شهادتش، امام حسین علیه السلام دو نفرین عمومى خطاب به لشکریان کوفه و یک نفرین خصوصى ، خطاب به عمر سعد ایراد نمودند.
خدایا! برکات زمین را از اینان دور بگردان
۱ـ هنگام به میدان رفتن على بن الحسین علیهما السلام، پدر ارجمندش در حالى که سیل اشک از چشمانش جارى مى شد، محاسن مبارک را به سوى آسمان بلند کرد و چنین عرضه داشتند:
اللَّهُمَّ اشْهَدْ عَلَى هَؤُلَاء الْقَوْمِ فَقَدْ بَرَزَ إِلَیْهِمْ غُلَامٌ أَشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِکَ کُنَّا إِذَا اشْتَقْنَا إِلَى نَبِیِّکَ نَظَرْنَا إِلَى وَجْهِه‏
بارالها بر این مردم گواه باش ، جوانى که در صورت و سیرت و گفتار شبیه ترین مردم به پیغمبرت (درود خدا بر او و خاندانش باد) بود، به جنگ آنان رفت ؛ پرودگارا ما هرگاه به دیدن پیامبرت مشتاق مى شدیم به این جوان نگاه مى کردیم .
آنگاه چنین نفرین نمودند:
اللَّهُمَّ امْنَعْهُمْ بَرَکَاتِ الْأَرْضِ وَ فَرِّقْهُمْ تَفْرِیقاً وَ مَزِّقْهُمْ تَمْزِیقاً وَ اجْعَلْهُمْ طَرَائِقَ قِدَداً وَ لَا تُرْضِ الْوُلَاةَ عَنْهُمْ أَبَداً فَإِنَّهُمْ دَعَوْنَا لِیَنْصُرُونَا ثُمَّ عَدَوْا عَلَیْنَا یُقَاتِلُونَنَا
خدایا! این مردم (ستمگر) را از برکات زمین محروم و به تفرقه و پراکندگى ، مبتلا بگردان . صلح و سازش از میان آنان و فرمانروایانشان بردار که ما را با وعده یارى و نصرت ، دعوت نمودند، سپس به جنگ با ما برخاستند…
خدا کسی را بر تو مسلط کند که سر از بدنت جدا کند!
۲ـ و آنگاه که حضرت على اکبر خواست از خیمه ها جدا شود، امام علیه السلام بر عمر سعد بانگ زده و چنین نفرین نمود:
مَا لَکَ؟ قَطَعَ‏ اللَّهُ‏ رَحِمَکَ‏ … سَلَّطَ عَلَیْکَ مَنْ یَذْبَحُکَ بَعْدِی عَلَى فِرَاشِکَ کَمَا قَطَعْتَ رَحِمِی وَ لَمْ تَحْفَظْ قَرَابَتِی مِنْ رَسُولِ اللَّه‏
تو را چه شده است؟ خدا رحم و قرابت تو را قطع کند (و در میان قوم و خویشت ، منفور و مطرود گردى ) و خداوند کسى را بر تو مسلط گرداند که در میان رختخوابت سر از تنت جدا کند. همانگونه که تو قرابت و خویشاوندى مرا قطع نموده و حرمت قرابت مرا با پیامبر صلى الله علیه و آله حفظ نکردى.
خدا اینان را بکشد!
۳ـ چون در بالین فرزند عزیزش نشست ، چنین نفرین نمودند:
قَتَلَ اللَّهُ قَوْماً قَتَلُوکَ یَا بُنَیَّ مَا أَجْرَأَهُمْ عَلَى الرَّحْمَنِ وَ عَلَى انْتِهَاکِ حُرْمَةِ الرَّسُولِ … عَلَى الدُّنْیَا بَعْدَکَ الْعَفَاء
خدا بکشد مردم ستمگرى را که تو را کشتند، فرزندم ! اینها چقدر به خدا و هتک حرمت رسول او جرى شده اند، پس از تو خاک بر سر دنیا!
بُعْداً لِقَوْمٍ‏ قَتَلُوکَ‏ وَ مَنْ خَصْمُهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ فِیکَ جَدُّک‏.
دور باد از رحمت خدا گروهى که تو را به قتل رسانیدند و در روز رستاخیز دشمن آنان جدت و پدرت باد.این نفرین را امام علیه السلام در بالین حضرت ( قاسم بن حسن )، آنگاه که با بدن قطعه – قطعه ، به روى خاک افتاده بود، ایراد نموده است . پیکر فرزند برادرش را به سوى خیمه ها حمل نمود و در میان خیمه شهدا و در کنار جنازه فرزندش على اکبر قرار داده ، سپس این چنین نفرین نمود:اللَّهُمَّ أَحْصِهِمْ‏ عَدَداً … وَ لَا تُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَداً وَ لَا تَغْفِرْ لَهُمْ أَبَداً

خدایا! همه آنان را گرفتار بلا و عذاب خویش بگردان و کسى را از آنان باقى نگذار و هیچگاه مشمول

 مغفرت خویش     قرار مده

 

۱۳۹۲/۰۸/۲۸

 

          اینجا کربلا؛ واقع در قلب منچستر+تصاویر

نویسنده :

موضوع :


«حیدریون»، «محبان المهدی(علیه السلام)» و «محبان الزهرا(سلام الله علیها)» هیئت‌های مذهبی شیعیان مقیم منچستر انگلستان هستند که در کنار گرامیداشت مناسبت‌های مذهبی کارهای فرهنگی متعددی در سطح شهر انجام می‌دهند.


به گزارش «شیعه نیوز»؛ شهر منچستر در شمال غرب انگلستان واقع شده با جمعیتی نزدیک به 3 میلیون نفر دومین شهر پر جمعیت انگلستان (بعد از لندن) است. این شهر در نسبت به شهرهای اطرافش موقعیتی مرکزی دارد و جمعیت آن همراه با شهرهای اطرافش به 10 میلیون نفر می‌رسد. ده‌ها هزار مسلمانان در منچستر و شهرهای اطرافش زندگی می‌کنند. سابقه 300 ساله شهر و دانشگاههای آن در عرصه نوآوری علمی و صنعتی، آن را محلی برای اسکان مهاجران از ملیت‌های مختلف و ورود سالانه 40 هزار دانشجو به دانشگاه‌های منچستر، سالفورد و متروپلیتن قرار داده است. این تعداد عظیم مهاجران و ورودیان به دانشگاه‌، موقعیت و فرصت خوبی را برای معرفی و پیام‌رسانی مکتب تشیع و فرهنگ اصیل ایرانی  به جوانان تشنه معرفت فراهم ساخته است.

 در چند قدمی دو دانشگاه اصلی و پردانشجوی منچستر و متروپلیتن  در این شهر مرکز اسلامی منچستر واقع شده که بزرگترین مرکز دینی ایرانیان پس از «مرکز اسلامی لندن» و یکی از بزرگترین مراکز مسلمانان در شمال غربی انگلستان است. ساختمان این مرکز در ابتدا یک کارخانه پخت نان بوده و حدود 30 سال پیش به همت تعدادی از خیرین خریداری و پس از بازسازی به عنوان مرکز اسلامی یا مسجد (عنوانی که برخی از ساکنان منچستر برای آن به کار می‌برند) مورد استفاده قرار گرفت. در طول سه دهه اخیر تعداد زیادی از ساکنان شمال غرب انگلستان با گرایشات اسلامی از این مرکز برای تقویت پایه‌های ایمانی و اعتقادی خود بهره برده‌اند و صدها نفر هم در همین مرکز به دین مبین اسلام گرویده‌اند.

علاوه بر انجام امور شرعیه همانند ازدواج ، طلاق ، جمع‌آوری و ساماندهی خمس و زکات در مرکز اسلامی منچستر، ماهانه نزدیک به 30 برنامه فرهنگی - مذهبی و سالانه چندین کنفرانس و همایش با موضوعات مرتبط با اسلام برگزار می‌شود. در اساسنامه این مرکز اسلامی منچستر اهدافی مانند «حفظ و تقویت بنیه فرهنگی و دینی شیعیان و ارتقاء سطح معارف آنان و جذب هر چه بیشتر جوانان»، «ایجاد وحدت بین فرقه‌های مختلف مسلمان»، «ایجاد وحدت کلمه بین شیعیان و محوریت دادن به برنامه‌های مشترک آنان»، «ایجاد وحدت بین ادیان الهی و مبارزه فرهنگی با مبانی غیردینی»، «مبارزه با گرایش افراد به خرافه پرستی»، «معرفی اسلام حقیقی به غیر مسلمانان و دعوت آنان به دین مبین اسلام» و ... به عنوان نمونه اهداف بنیادی و رویکردهای این مرکز ذکر شده است.
این مرکز بخش‌ها و فعالیت‌های مختلفی دارد که توسط اعضای آن تشکیل شده و سازماندهی می‌شود. بسیاری از این فعالیت‌ها به صورت خودجوش توسط جوانان ساکن در منچستر انجام می‌گیرد. «هیات حیدریون» منچستر یا هیات جوانان شیفته اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام به طور هفتگی به همت جمعی از جوانان در مرکز اسلامی منچستر برگزار می‌شود. جلسات این هیات شب‌های سه‌شنبه ازساعت 19 تا 21 با اقامه نماز جماعت مغرب و عشا آغاز شده و با قرائت زیارت پرفیض عاشورا، مدیحه سرایی یا عزاداری برای اهل بیت(علیه السلام) و بیان احکام شرعی ادامه می یابد و با نهایت با سخنرانی مذهبی و اطعام غذاهای سنتی ایرانی به پایان می‌رسد.

هیات‌های «محبان المهدی(عج)» (ویژه برادران) و «محبان الزهرا(س)» (ویژه خواهران) از دگر هیات‌هایی است که در این مرکز برگزار می‌شود. قرائت دعای شریف کمیل در شب‌های جمعه که با سخنرانی و تفسیر نهج‌البلاغه همراه است، یکی از برنامه‌های مذهبی مرکز اسلامی منچستر است. همچنین مراسم قرائت دعای شریف ندبه هم هر صبح جمعه توسط عاشقان و منتظران حضرت بقیه الله (عج) از ساعت 7 تا 8 در سالن کتابخانه مرکز اسلامی منچستر برگزار می‌شود.

این مرکز همچنین کلاس‌های آموزشی را برای مسلمانان مقیم منچستر تدارک دیده که توسط هیات محبان المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ویژه برادران و هیات محبان الزهرا (س) ویژه خواهران هر هفته روزهای شنبه از ساعت 11 تا 16 برپا می‌شود. این کلاسها شامل آموزش روخوانی قرآن مجید، آموزش احکام، آموزش عقاید، کلاس آموزش زبان انگلیسی، ورزش و ... است. برگزاری «کلاس شرح نهج البلاغه به زبان انگلیسی» و «محفل قرآنی»، هنچنین «توزیع صندوق‌های صدقات» میان مسلمانان مقیم منچستر»، «توزیع کارت‌های طرح اکرام، برای پذیرش سرپرستی بچه‌های یتیم و ... از دیگر خدمات معنوی‌ای است که این مرکز برای مخاطبان خود در شمال انگلستان فراهم کرده است. 
 

حلول ماه محرم و فرارسیدن اوقات عزاداری برای سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام)، نقطه عطفی در فعالیت‌ها و خدمات مرکز اسلامی منچستر و هیئت‌های مذهبی شیعیان این شهر است. در ماه محرم علاوه بر برگزاری چند مراسم سنتی آئینی عزاداری برای امام حسین(علیه السلام) و شهدای کربلا، شهر منچستر در قلب اروپا بنرها و تابلوهایی را به خود می‌بیند که شاید پیش از این کمتر دیده است. طرح‌ها و آثار گرافیکی هنرمندان شیعه با موضوع امام حسین(علیه السلام) و کربلا در سطح شهر منچستر نصب می‌شود و اگرچه شاید برای مخاطب انگلیسی زبان مسیحی و رشدیافته در فرهنگی متفاوت با فرهنگ شیعیان عجیب باشد اما ارادتمندی مسلمانان و شیعیان به امام همه آزادگان جهان را به خوبی به آن‌ها نشان می‌دهد. 

طرح‌‌های عاشورایی در منچستر به همینجا ختم نمی‌شود؛ این مرکز با همکاری عاشقان اهل بیت و امام حسین(علیه السلام) چندی پیش پیراهن‌های سیاهی را طراحی کردند که شعاری با مضمون عشق به امام حسین(علیه السلام) بر خود داشت و این پیراهن‌ها در میان عزاداران حسینی(علیه السلام) توزیع شد و مورد استفاده قرار گرفت. در کنار دنیای امروز مارک‌ها و برندها، این پیراهن‌ها شاید خلاف‌آمد عادت می‌نمود، اما مگر جز این است که خلاف‌آمد «عادت بودن»، «کام دل برآرد»؟! و مگر قیام امام حسین(علیه السلام) در آن زمانه و دیار، خود خلاف آمد عادت نبود؟!

آنچه در منچستر انگلستان رخ می‌دهد تنها بخشی از عظمت قیام امام حسین(علیه السلام) را نشان می‌دهد که این روزها وجوه جهانی آن بیش از گذشته تبلور یافته است. شاید برای اهالی عراق در سال 61 ساده‌دلانه قیام حسین‌ بن علی(علیه السلام) قیامی خاتمه یافته بود؛ قیامی که در آن خون فرزندان پیامبر(صلی الله علیه و آله) ریخته شد و یزید فاتح یک میدان نبرد بود؛ اما امروز آنچه ابعاد جهانی پیدا کرده همان قیامی است که با چند ده نفر صورت گرفت، و نه تنها قلب‌های بسیاری را در کشورهای مختلفی مانند هند و پاکستان و فیلیپین و مالزی در آسیا فتح کرده و به دل‌های مردمان روپا در فرانسه و ایتالیا و ... راه یافته؛ در آفریقا چشم‌های مردم نیجریه و آفریقای جنوبی و ... را تر می‌کند و در هر ماه محرم قلب نیویورک و واشنگتن این نمادهای شهرنشینی مدرن و اتوپیای تحقق یافته بودریار (فیلسوف پست‌مدرن اروپا) را مال خود می‌کند؛ بلکه دیوارها و اتوبوس‌ها و بیلبورهای شهرهایی را آذین می‌کند که شاید حتی نسبتی با خداوند هم نداشته باشند، اینجاست که معنای فرمایش پیامبر(صلی الله علیه و آله) که «حسین(علیه السلام) از من است و من از حسینم(علیه السلام)» بیشتر روشن می‌شود. حسین(علیه السلام) امروز جلوه صدور و پیشروی اسلام در قلب‌ها و قلعه‌های سترگی شده که می‌خواهند در برابر الوهیت هم بایستند و شاید به همین جهت است که خداوند تا این حد اعتبار به پای عاشق‌ترین بنده‌اش ریخته است.

شیعیان مقیم منچستر با طراحی بنرها و لوگوهای مختلفی اتوبوس‌ها و سطح شهر را با حال و هوای محرم گره زدند، بر بخشی از این طرح‌ها با زبان انگلیسی نوشته شده؛ «روزی حسین برای دفاع از حقوق شما قیام کرد» (THE DAY HUSSAIN STOOD FOR YOUR RIGHTS) برخی دیگر شعارهای «عشق حسین است»، «زندگی حسین است» و ... را بر خود دارد و بر تیرهای چراغ برق شهر منچستر آویزان شد. 








 

۱۳۹۲/۰۸/۲۶

 

          کسی که می گوید نماز اول وقت واجب و عزاداری مستحب است، از قرآن خبر ندارد

نویسنده :

موضوع :


گزارشی از سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین علوی تهرانی در مسجد امیر، ظهر عاشورا:
برخی از منتقدین شیعه به ما می گویند: عزاداری وجاهت ندارد و دو دلیل می آورند.دلیل اولشان این است که رسول الله فرمود: چهار چیز از دوران جاهلیت باقی مانده که امت من آنها را ترک نمی کنند؛ ۱- تفاخر کردن به گذشتگان. ۲- ایراد و عیب جویی به اجداد دیگران ۳- طلب باران کردن با توجه به حالت ستارگان ۴- مویه و عزاداری. آنها می گویند عزادرای شیعیان مصداق این روایت پیامبر و از نشانه های جاهلیت است و در نتیجه می گویند عزاداری از گناهان کبیره است و خداوند به آن وعده عذاب داده است.دلیل دوم هم روایتی است که از پیامبر نقل می کنند که روای آن «مغیره بن شعبه» است. مغیره کسی است که روزی امام حسن علیه السلام به او گفت: ساکت باش! تو کسی هستی که مادر ما را کتک زدی. این مغیره نقل می کند که پبامبر فرمود: مرده به واسطه نوحه و عزداری اطرافیان، در آن دنیا عذاب می شود! یعنی شما در این دنیا گریه می کنی، میت را آن دنیا عذاب می کنند! اهل سنت به واسطه این دو روایت، عزاداری را ممنوع می کنند. جالب آنکه به عزاداری قوم و خویش کار ندارند و فقط به عزاداری اهل بیت اشکال می کنند!حالا ما می خواهیم به آنها جواب دهیم؛ وهابیون می گویند ملاک ما قرآن است. ما می گوییم اگر از قرآن استدلال کنیم، شما ساکت می شوید؟ علی القاعده باید ساکت شوند.قبل از آنکه از قرآن پاسخ دهیم باید بگوییم روایتی که از مغیره نقل شود اعتبار ندارد، خودشان هم قبول دارند. از سوی دیگر در قران به صراحت آمده که کسی را به خاطر گناه دیگری عذاب نمی کنند. پس این روایت مغیره، مغایرت آشکار با قران دارد.ولی در پاسخ به اشکال اول آنها، ما عزاداری را با قرآن اثبات می کنیم. سوره شوری آیه ۲۳٫ مردم روزی گفتند برویم به پاس زحمات فراوان پیامبر از ایشان تشکر کنیم. در پاسخ آیه نازل شد که «قل لااسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی» در قرآن آمده که نوح، صالح، هود، شعیب و دیگر پیامبران گفتند که ما از شما مردم مزد نمی خواهیم، خدا مزد ما را می دهد. حالا چرا پیامبر ما با آنکه مقامش از دیگر پیامبران بالاتر است، از مردم مزد طلب کرد؟ پاسخش در قرآن است؛ سوره سبا آیه ۴۷ خداوند می گوید: ای پیامبر! به مردم بگو مزدی که من به عنوان رسالت خودم می گویم به نفع شماست. منفعت این مزد برای شماست نه من. یعنی مودت اهل بیت به داد مردم می رسد.سلمان از پیامبر نقل می کند که محبت دختر من فاطمه زهرا باعث می شود که هنگام مرگ، عذاب و سکرات موت از شما برداشته شود. این یکی از همان منافعی است که در قرآن آمده است.روزی فردی از پیامبر پرسید اینهایی که خداوند مودتشان را در قرآن «واجب» کرده، کیستند؟ پیامبر فرمود ذی القربی علی ، فاطمه ، حسنین و ۹ نفر از فرزندان حسین علیه السلام هستند. جالب آنکه پیامبر در جواب سائل که مودت را واجب می دانست، نکته ای نفرمودند و با سکوت خود تایید فرمودند. منبع این روایت، کتاب های اهل سنت است.حالا فرق محبت و مودت چیست؟علاقه مقطعی و موقت را محبت می گویند، اما علاقه شدید و دائمی را مودت می گویند. قرآن از ما همین مودت را خواسته است.درباره مودت به اهل بیت روایت بسیار داریم. من دو روایت را از منابع اهل سنت می گویم. روایت اول از کنز العمال جلد ۱۶ ، پیامبر فرمود فرزندانتان را با سه خصلت تربیت کنید، محبت پیامبر، محبت اهل بیت و قرائت قرآن. در خانواده های ما فرزندان با سه ویژگی دیگر تربیت می شوند. تسلط بر کامپیوتر ، تسلط بر زبان انگلیسی و سوم علم زدگی شدید ! آن وقت می گویند چرا فرزند ما بزرگ شده و نماز نمی خواند؟ چون طوری که پیامبر گفته تربیت نکردید. من نمی گویم بچه کامپیوتر یاد نگیرد ، من نمی گویم بچه زبان انگلیسی یاد نگیرد ، نمی گویم بچه دانشگاه نرود اما شما یک سازه محکم در فرزندت بنا کن بعد هرچه می خواهی در آن بریز. آن وقت او خودش چیز بد را پس می زند.روایت دوم در منابع اهل سنت این است: «یک روز محبت ورزیدن به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله از یک سال عبادت برتر است. کسی که با این محبت از دنیا برود داخل بهشت می شود.» من از کافی و بحارالانوار روایت نگفتم. از کتب اهل سنت می گویم. ما نتیجه میگیریم مودت اهل بیت واجب است، چون قرآن گفته است. حالا باید بگوییم مصادیق مودت چیست؟۱- اطاعت از این بزرگواران. یعنی تسلیم حضرات معصومین باشیم.۲- زیارت کردن ائمه اطهار.۳- احترام به سادات۴- شریک غم و شادی بودن.حضرت صادق علیه السلام فرمودند: شیعیان با ما ارتباط دارند، با شادی ما شاد هستند و در غم و غصه ما محزون. اینها مصادیق مودت است.حالا می گوییم یابن رسوال الله، چند روز عزاداری کردیم بس است! امام صادق فرمود: والله شیعیان ما همان مومنون قرآن هستند و زیاد و طولانی برای ما عزاداری می کنند.امام زمان نیز فرمود هر صبح و عصر برای سیدالشهدا گریه می کنم.چه کسی می گوید عزای امام حسین مستحب است و نماز اول وقت واجب؟ آشنای با قرآن نیست. نماز واجب، نماز اول وقت مستحب. عزاداری سیدالشهدا طبق آیه مستند قرآن، از مصادیق مودت به اهل بیت و واجب است.  بازی در نیاورید! یک عده می خواهند عزاداری سیدالشهدا را به بهانه نماز تعطیل کنند. البته ما همیشه نماز اول وقت را رعایت می کنیم.

امام حسین در آخرین لحظات به فرزندشان گفتند که به شیعیان من بگو 

پدر مرا غریب و عطشان کشتند برایش ندبه کنید و اشک بریزید.

 پس عزاداری دستور امام معصوم است.

 

۱۳۹۲/۰۸/۲۶

 

           حال و هواي حرم حضرت رقيه (س) در أيام محرم

نویسنده :

موضوع :



اين مراسم با تلاوت آياتي از قرآن کريم آغاز مي شد و بعد از آن سخنران محترم به بيان فضائل اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام و شرح واقعه عاشوراي حسيني عليه السلام مي پرداخت.
به گزارش شيعه آنلاين، به رغم اينکه هر چند روز يک بار اخباري در مورد تلاش تروريست هاي تکفيري براي حمله به حرم حضرت زينب و حضرت رقيه سلام الله عليهما در رسانه ها منتشر مي شود،،‌ اما حاج آقاي "ميري" از مسئولان آستان مقدس حضرت رقيه سلام الله عليها در گفتگويي اختصاصي با خبرنگار شيعه آنلاين، حال و هواي حرم مطهر آن بانوي سه ساله در أيام محرم را شرح داد.

جناب "ميري" که خود را خادم حضرت رقيه سلام الله عليها معرفي کرد، در اين باره گفت: از اولين شب ماه محرم الحرام تا شب شام غريبان امام حسين عليه السلام، هر شب مراسم با شکوهي در حرم حضرت رقيه سلام الله عليها برگزار مي شد. 

وي در ادامه افزود:‌ اين مراسم با تلاوت آياتي از قرآن کريم آغاز مي شد و بعد از آن سخنران محترم به بيان فضائل اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام و شرح واقعه عاشوراي حسيني عليه السلام مي پرداخت.

اين مسئول آستان مقدس حضرت رقيه سلام الله عليها همچنين گفت: بعد از سخنراني مادحين اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام به مديحه ثرايي و روضه خواني براي ائمه اطهار عليهم السلام مي پرداختند و سپس مراسم سينه زني برگزار مي گرديد و در نهايت هم زائران حضرت رقيه سلام الله عليها سر سفره با برکت ايشان مهمان مي شدند.

او همچنين افزود: در اين مراسم شيعياني از کشورهاي مختلف جهان به وي‍ژه سوريه، افغانستان، عراق و لبنان حضور مي يافتند. بعد از پايان مراسم ظهر عاشورا، با گروهي از دوستان و مسئولان آستان مقدس حضرت رقيه سلام الله عليها راهي حرم حضرت زينب سلام الله عليها شديم و در مراسم شام غريبان آنجا شرکت کرديم. بحمد الله در حرم حضرت زينب سلام الله عليها نيز در ده شب محرم الحرام مراسم با شکوهي برگزار گرديد و تروريست هاي تکفيري نتوانستند کوچک ترين تعرضي به اين مکان مقدس و شيعيان کنند.

حاج آقاي "ميري"‌ در مورد حمله اخير تروريست ها به حرم حضرت زينب سلام الله عليها گفت: متأسفانه شايعه پراکني در اين مورد زياد است. هر از چند گاهي خبري در مورد حمله به گوش مي رسد در حالي که حمله صورت گرفته اما به حرم اصابت نکرده است. در حمله اخير هم درست است که حمله صورت گرفت اما فقط 10 سانتي متر – نه بيشتر – از مناره آسيب ديد. خمپاره دوم هم در وسط صحن زنانه افتاد که آسيبي به حرم نزد. در مجموع در اين حمله 15 نفر زخمي شدند که همه آنان درمان شدند.
 

۱۳۹۲/۰۸/۲۶

 

          در سوگ زين العابدين علیه السلام

نویسنده :

موضوع :






آن حضرت روز جمعه يا پنج شنبه ، 15 جمادى الثّانى يا 23 شعبان ، سال 36 يا 38 هجرى (3)، در شهر مدينه منوّره تولّد يافت .


نام : علىّ(4) صلوات اللّه و سلامه عليه .


كنيه : ابوالحسن ، ابومحمّد، ابوالقاسم و... .


لقب : سجّاد،

زين العابدين ،

زين الصّالحين ،

سيّد العابدين ،

سيّد السّاجدين ،

ذو الثّفنات ،

ابن الخيرتَيْن ،

مجتهد،

عابد، زاهد،

خاشع ،

بكّاء، امين و... .سه حالت و خصلت در هر يك از مؤ منين باشد در پناه خداوند خواهد بود و روز قيامت در سايه رحمت عرش الهى مى باشد و از سختى ها و شدايد صحراى محشر در امان است .
اوّل آن كه در كارگشائى و كمك به نيازمندان و درخواست كنندگان دريغ ننمايد.
دوّم آن كه قبل از هر نوع حركتى بينديشد كه كارى را كه مى خواهد انجام دهد يا هر سخنى را كه مى خواهد بگويد آيا رضايت و خوشنودى خداوند در آن است يا مورد غضب و سخط او مى باشد.
سوّم قبل از عيب جوئى و بازگوئى عيب ديگران ، سعى كند عيب هاى خود را برطرف نمايد.
▪•●۩ تصاویر ویژه شهادت امام سجاد علیه السلام ۩●•▪



خدايا من در کلبه فقيرانه خود چيزي را دارم که تو در عرش کبريايي خود نداري
من چون تويي را دارم 

ولي چون خودي را نداري.امام سجاد(ع)


در سوگ زين العابدين زهرا نشسته، تير غم از داغش بر اين دلها نشسته


 

۱۳۹۲/۰۸/۲۵

 

          ۱۱ معجزه بعد از عاشورا

نویسنده :

موضوع :


معتبرترین کتابها، احادیث و روایات معجزه هایی را از سالار شهیدان کربلا منعکس کرده اند تا حجت بر آنانیکه راه انکار را بر واقعه کربلا پیش گرفته اند به یقین تاریخی ترین حادثه عالم خلقت پی ببرند. معجزاتی که حتی در کتاب اهل سنت هم به آن اشاره شده است.
۱- برخورد ستارگان آسمان با یکدیگر
عن عیسى بن الحارث الکندی می گوید: هنگامی حسین بن على (علیه السلام) را شهید کردند، تا هفت روز ، هر گاه که نماز عصر را می خواندیم می دیدیم آفتابی که بر دیوارهاى خانه ها می تابید به قدری قرمز بود که گویا چادر های سرخ است که بر آن  کشیده اند ، و می دیدیم که برخی از ستارگان همدیگر را می زدند (با یکدیگر برخورد می کردند).
منبع: تهذیب الکمال، المزی، ج ۶، ص ۴۳۲ – ۴۳۳ و تاریخ الإسلام، الذهبی، ج ۵ ، ص ۱۵ و سیر أعلام النبلاء ، الذهبی ، ج ۳ ، ص ۳۱۲ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۷ .
۲- آسمان خون گریه کرد
نضره ازدیه گوید: هنگامى که حسین بن علی (علیهما السّلام) شهید شدند، آسمان خون بارید و ما همچنان می دیدیم که تمام اشیاء  و اسباب ما مملو از خون است.
همچنین جعفر بن سلیمان، روایت کرده که خاله‏ ام، ام سالم، گفت: بعد از شهادت مولا حسین(ع) بارانی همانند خون بر دیوارها و خانه ها می بارید. به من خبر داند که همین باران خون، در خراسان، شام و کوفه نیز باریده است.
منبع: تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۳ و سیر أعلام النبلاء ، الذهبی ، ج ۳ ، ص ۳۱۲ ، ۳۱۳ و الثقات ، ابن حبان ، ج ۵ ، ص ۴۸۷ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۷ – ۲۲۸ .
۳- اشک ریختن آسمان
ابن سیرین گفت: آسمان برای هیچ کسی جز یحیی بن زکریا و حسین بن علی (علیهم السلام) گریه نکرده است.
منبع: سیر أعلام النبلاء ، الذهبی ، ج ۳ ، ص ۳۱۲ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۵ – ۲۲۶
۴- تاریک شدن دنیا
خلف بن خلیفه از پدرش نقل می کند که گفت : زمانی که امام حسین (علیه السلام) به شهادت رسید ، آن قدر آسمان تاریک شد که هنگام ظهر ستاره های آسمان ظاهر شدند ؛ تا جائی که ستاره  جوزا در عصر دیده شده و خاک سرخ از آسمان فرو ریخت.
منبع: تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۱ – ۴۳۲  و تهذیب التهذیب ، ابن حجر ، ج ۲ ، ص ۳۰۵ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۶
علی بن مسهر از جده اش نقل می کند که می گفت: هنگامی که امام حسین به شهادت رسید من دختری نوجوان بودم، آسمان چند شبانه روز درنگ نمود که گویا لخته خون بود.
منبع: تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۲ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۶
۵- سرخ شدن آسمان
علی بن مدرک از پدر بزرگش اسود بن قیس نقل می کند که گفت: پهنه آسمان پس از شهادت امام حسین به مدت شش ماه سرخرنگ شده بود که ما آن را شبیه خون در آسمان مشاهده می کردیم، علی بن محمد مدائنی از وی سؤال کرد: چه نسبتی با اسود داری؟ گفت: او جد مادری من است گفت: به خدا سوگند که او راستگو و امانتداری بزرگ ومیهمان نواز بود.
منبع: تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۲ و تاریخ الإسلام ، الذهبی ، ج ۵ ، ص ۱۵ و سیر أعلام النبلاء ، الذهبی ، ج ۳ ، ص ۳۱۲ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۷ .
یزید بن ابی زیاد می گوید: من چهارده ساله بودم که حسین بن علی به شهادت رسید گیاه ورس در بین لشکر به خاکستر تبدیل شد و پهنه آسمان قرمز رنگ شد شتری را لشکریان ذبح کردند آتش از گوشتش زبانه می کشید.
منبع: تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۴ – ۴۳۵ و تهذیب التهذیب ، ابن حجر ، ج ۲ ، ص ۳۰۵ و سیر أعلام النبلاء ، الذهبی ، ج ۳ ، ص ۳۱۳ و تاریخ الإسلام ، الذهبی ، ج ۵ ، ص ۱۵ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۳۰٫
۶- دیوار دار الإماره خون گریه کرد
حدثنی أبو یحیى مهدی بن میمون می گوید: هنگامى که سر مبارک امام حسین علیه السلام را در برابر ابن زیاد نهادند، دیدم که از دیوارهاى دارالاماره خون جارى می ‏گشت‏.
منبع: تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۳ – ۴۳۴ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۹ .
۷- گرفتن خورشید
هنگامى که امام حسین علیه السلام به شهادت رسید، خورشید گرفت و آن قدر تاریک شد که هنگام ظهر ستاره‏هاى آسمان ظاهر گردیدند . از این اتفاق چنین پنداشتم که قیامت برپا شده است!
منبع: تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۳  و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۸ و تلخیص الحبیر ، ابن حجر ، ج ۵ ، ص ۸۴ و السنن الکبرى ، البیهقی ، ج ۳ ، ص ۳۳۷ .
۸- جاری شدن خون تازه از زیر سنگ ها
ابو بکر بیهقى از معروف روایت کرده که ولید بن عبد الملک از زهرى پرسید سنگ‏هاى بیت المقدس در روز کشته شدن حسین بن على چه حالتى به خود گرفتند ، زهرى‏ گفت : به من خبر دادند که در روز شهادت حسین بن علی هر سنگى را که از زمین بر می داشتند در زیر او خون تازه می دیدند.
منبع: تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج ۲ ، ص ۳۰۵ و تهذیب الکمال، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۴ و  سیر أعلام النبلاء، الذهبی ، ج ۳ ، ص ۳۱۴ و تاریخ الإسلام، الذهبی ، ج ۵، ص ۱۶ و تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۹
از ام حیان نقل است که گفت: روز شهادت حسین اسمان سه شبانه روز تاریک شد وهر کس دست به زعفران می زد دستش می سوخت و زیر هر سنگی در بیت المقدس خون دیده می شد.
منبع: تهذیب الکمال، المزی ، ج ۶، ص ۴۳۴ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۲۹
۹- خاکستر شدن گیاه ورس
یزید بن ابی زیاد می گوید: من چهارده ساله بودم که حسین بن علی به شهادت رسید گیاه ورس در بین لشکر به خاکستر تبدیل شد .
منبع: تهذیب التهذیب ، ابن حجر ، ج ۲ ، ص ۳۰۵ و تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۴ – ۴۳۵ و سیر أعلام النبلاء ، الذهبی ، ج ۳ ، ص ۳۱۳ و تاریخ الإسلام ، الذهبی ، ج ۵ ، ص ۱۵ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۳۰ .
ابن عیینه از مادر بزرگ پدری اش نقل می کند که گفت: هنگام شهادت حسین گیاه ورس را دیدم که تبدیل به خاکستر شد و در گوشتها آتش می دیدم.
ورس:  گیاهى است شبیه به کنجد با برگ هاى سبز رنگ که از رنگ آن براى رنگ کردن لباس ها استفاده می ‏شود و در یمن زیاد می ‏روید و لباس ورسى ، لباس سرخ رنگ را گویند .
۱۰- تلخ شدن گوشت شتر غنیمت گرفته شده از امام
جمیل بن مره گوید: شترى از لشکرگاه حسین بن علی را در روز شهادت او غارت گرفتند ، و سپس او را نحر کرده و طبخ نمودند ، راوى گوید : گوشت او آن چنان تلخ شد که آنان نتوانستند از آن گوشت استفاده کنند.
منبع: تهذیب التهذیب ، ابن حجر ، ج ۲ ، ص ۳۰۶ و تهذیب الکمال ، المزی ، ج ۶ ، ص ۴۳۵ – ۴۳۶ و تاریخ الإسلام ، الذهبی ، ج ۵ ، ص ۱۶ و تاریخ مدینة دمشق ، ابن عساکر ، ج ۱۴ ، ص ۲۳۱ .
۱۱- دیده شدن آتش درگوشت شتر غنیمت گرفته شده
از حمید طحان روایت شده است که در قبیله خزاعه بودم، از جمله چیزهائى که از امام حسین علیه السلام چپاول شده بود و به آن قبیله آورده بودند، یک شتر بود. مردم آن قبیله گفتند: این شتر را نحر کنیم و یا معامله نمائیم ؟ کسى که شتر را آورده بود گفت: می خواهم آن را نحر کنید.
منبع: وقال محمد بن عبد الله الحضرمی: حدثنا أحمد بن یحیى الصوفی، قال: حدثنا أبو غسان، قال: حدثنا، أبو نمیر عم الحسن ابن شعیب، عن أبی حمید الطحان، قال: کنت فی خزاعة فجاؤوا بشئ من ترکة الحسین فقیل لهم: ننحر أو نبیع فنقسم ؟ قالوا : انحروا ، قال : فجعل على جفنة فلما وضعت فارت نارا

.

 

۱۳۹۲/۰۸/۲۵

 

          چهره امام حسین (ع) در قرآن کریم

نویسنده :

موضوع :


خداوند عالم به تقاضای پیامبرش لبیک فرموده و خاندان پیامبرش را از هر پلیدی پاک و مطهر کرده است و حسین بن علی(ع) یکی از مصادیق آن می باشد.
چهره امام حسین (ع) در قرآن کریم
سرویس مذهبی افکارنیوز- چهره منور و مبارک امام حسین (ع) در قرآن کریم ترسیم شده است، به بخشی از این آیات اشاره می کنیم:

۱- آیه مبارکه تطهیر« انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا؛ خدا چنین می خواهد که هر آلایش را از شما خانواده نبوت دور کند و شما را از هر عیبی پاک و منزه گرداند.»۱

این آیه کریمه، در مقام بیان طهارت و عظمت اهل بیت(ع) نازل شده است. خداوند عالم به تقاضای پیامبرش لبیک فرموده و خاندان پیامبرش را از هر پلیدی پاک و مطهر کرده است و حسین بن علی(ع) یکی از مصادیق آن می باشد.

۲- آیه ذوی القربی:« قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی؛ بگو من از شما اجر رسالت جز این نخواهم که مودت و محبت را در حق خویشاوندان من منظور دارید.»

پیامبر اسلام(ص)  از جانب خداوند مامور می شود که در برابر انجام مسئولیت رسالت مزد، طلب کند و این پاداش و مزد ، محبت خویشان پیامبر(ص) است و حسین بن علی(ع) به اتفاق شیعه و سنی یکی از خویشاوندان پیامبر اکرم(ص) است.

۳- آیه اطعام:« و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاءً و لاشکورا؛ برای دوستی خدا  به فقیر و اسیر و طفل یتیم طعام می دهند و می گویند: ما فقط برای رضای خدا به شما طعام می دهیم و از شما هیچ پاداش و سپاسی هم نمی خواهیم.

اهل بیت رسول الله(ص) (حضرت علی، فاطمه و حسن و حسین(ع)) سه روز متوالی روزه داشتند و در لحظات افطار، افطاری خود را یک روز به مسکین و یک روز به یتیم و یک روز به فقیر دادند که این آیه مبارکه در شان آنها نازل شد.

۴- آیه مباهله: « فمن حاجک من بعد ما جائک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابنائکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنـة الله علی الکاذبین؛ پس هر کس با تو در مقام مجادله بر آید درباره عیسی بعد از آنکه با وحی خدا به احوال او آگاهی یافتی بگو: بیایید ما و شما بخوانیم فرزندان و زنان و نفوس خود را تا با هم به مباهله بر خیزیم تا دروغگو و کافران را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم.

نصاری نجران که برای بحث با رسول خدا(ص) وارد مدینه شده بودند سرانجام بنای مباهله گذاشتند تا در روز موعود هر دو گروه با عزیزان خود در پیشگاه خدا توسل جسته و علیه گروه دیگر نفرین کنند. آیه شریفه نازل شد و روز بعد حضرت پیامبر اکرم(ص) به همراه علی و فاطمه و حسنین(ع) در صحنه مباهله حاضر شدندو نصاری نجران با دیدن چنین چهره هایی ترسیدند و از مباهله منصرف شدند. حسین بن علی (ع) یکی از چهره های مبارکی است که در قرآن کریم با کلمه ابنائنا ذکر شده است.

۵- سوره مبارکه« هل اتی» کلا در شان  مقام و منزلت اهل بیت(ع) نازل شده است که حضرت امام حسین(ع) مصداق بارز اهل بیت(ع) است.
 

۱۳۹۲/۰۸/۲۳

 

          روز دهم و خورشیدی که بالای نیزه طلوع کرد

نویسنده :

موضوع :


شخصیت و فضائل امام حسین(‏ع) در منابع اهل سنت/ گریه ملائکه و اهل آسمان بر امام حسین (ع) + اعمال روز عاشورا

هنگامى كه امام حسين (ع) تنها ماند و به هر سو نگاه كرد، براى خود يار و ياورى نديد، صدا زد«هل من ذاب يذب عن حرم رسول الله ... اين سخن آنچنان جگر سوز بود، كه وقتى بانوان حرم، آن را شنيدند، صداى گريه آنها بلند شد
 عقیق: معاویه که برخلاف عهدنامه و نیز سنّت اسلامی، فرزندش یزید را که نماینده  واقعی شیوه  زندگی جوانان پیش از اسلام بود و در جامعه از هیچ گونه احترامی برخوردار نبود، پس از شهادت امام حسن(ع) به ولایت عهدی برگزیده بود و چون خود به سال 60 هجری درگذشت، او برابر سنتی جاهلی بر سر کار آمد. بدیهی بود که امام حسین (ع) از چنین امری به شدت ناخرسند باشد، از آن رو که دستاورد بزرگ رسالت را بر تاراج می دید و طبعاً هر گونه همراهی این جریان از دید او خیانتی آشکار به دیانت اسلامی به شمار می رفت، از این رو هنگامی که از طرف حاکم مدینه برای بیعت با یزید فراخوانده شد، صریحاً عدم همراهی و سازگاری خویش را با برشمردن شاخصه های باطل، اعلام می کند.

 

یزید چگونه  شخصیتی  بود؟

یزید اولین خلیفه ای  بود که در ملأ عام شراب می نوشید و کثیف ترین اعمال جنسی را مرتکب می شد. اکثر اوقات خود را به خوشگذرانی با ساز و چنگ و آوازخوانی و سرگرم کردن با میمون ها و سگ های شکاری می گذراند. به تعبیر مرحوم مطهری، یکی از چیزهایی که امام حسین با آن مواجه بود تقاضای بیعت با یزید بن معاویه ای بود که گذشته از همه  مفاسد، دو مفسده ی ویژه در بیعت با او بود؛ یکی اینکه بیعت با او تثبیت خلافت موروثی بود، یعنی مسئله خلافت یک فرد مطرح نبود، بلکه خلافت موروثی مطرح بود. مفسده ی دوم مربوط به شخصیت خاص یزید بود که وضع آن زمان را از هر زمان دیگر متمایز می کرد. او نه تنها مرد فاسق و فاجری بود، بلکه متظاهر و متجاهر به فسق بود و شایستگی سیاسی هم نداشت. معاویه هم شاید شراب می خورد؛ ولی تاریخ نشان نمی دهد که او در یک مجلس علنی شراب خورده باشد یا در حالت مستی وارد مجلس شده باشد؛ در حالی که یزید علناً در مجلس رسمی شراب می خورد؛ مست لایعقل می شد و شروع می کرد به یاوه سرایی. تمام مورخان نوشته اند که این مرد میمون باز بود پس روی کار آمدن یزید، آغاز دوباره ای بود که تا این زمان بی سابقه بود و به طور طبیعی سکوت یا همراهی آن مهر تأیید بر جریان باطل از پیش طراحی شده بود.

 

علاقه و محبت پیامبر(ص) به امام حسین‏ (ع) در منابع اهل سنت

زمخشری (از علمای بزرگ اهل سنت)، صاحب تفسیر معروف «کشاف‏» ، در کتاب «ربیع الابرار» نقل می‏ کند:«فاطمه ‏(س) با فرزندانش حسن و حسین‏ (ع) خدمت رسول خدا (ص) رسیده و عرض کرد: یا رسول الله! هدیه‏ ای به این‏ها بده . حضرت فرمود: پدرت فدایت، من مالی ندارم تا هدیه کنم . سپس حسن ‏(ع) را بغل کرده، بوسید و روی پای راست‏ خود قرار داد و فرمود: به این فرزندم، اخلاق و هیبت‏ خود را هدیه می‏ کنم و حسین‏ علیه السلام را نیز بغل کرد و بوسید و بر روی پای چپ خود نهاد و فرمود: شجاعت و جود خود را بدو بخشیدم .»

 

 

۱۳۹۲/۰۸/۲۳

 

          پیامک شهیدان و شهادت - سری اول

نویسنده :

موضوع :


   شهدا از دست نمی روند، به دست می آیند..
شهید سید مرتضی آوینی

مي گفتيم: فلاني پشت خطه، وصل كنيم؟

اگر وقت اذان بود، ميگفت: بگين موقع نمازه، لطف كنن يه وقت ديگه تماس بگيرن!

شهيد صياد شيرازي

وقتی حسین در صحنه هست، اگر در صحنه نیستی، هر کجا خواهی باش! چه ایستاده بر نماز! چه نشسته بر سفره ی شراب!

شهید گلستانی

در مسلخ عشق جز نکو را نکشند

روبه صفتان زشت خو را نکشند

گر عاشق صادقي ز مردن نهراس

مردار بود هر آنکه او را نکشند

در گمنامی هم مشترکیم ای شهید؛ تو پلاکت را گم کرده ای و من هویتم را..!

پرنده ای که مقصدش کوچ است به ویرانی لانه اش نمی اندیشد..! شهید آوینی

دنیا برای دنیا پرستان تمام می شود، اما زندگی جاویدان برای آنهایی است که در رابطه با آخرت کار می کنند..

شهید محمد دستواره

مشکل کارهای ما این است که برای رضای همه کار می کنیم جز خدا..!

شهید ابراهیم هادی

پندار ما این است که ما مانده ایم و شهدا رفته اند، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود برده است و شهدا مانده اند.. (شهید آوینی)

شهادت را نه در جنگ، در مبارزه می دهند، ما هنوز شهادتی بی درد می طلبیم! غافل از این که شهادت را جز به اهل درد نمی دهند..

خدایا یاری ام کن تا تمام هستی ام تو باشی، تا در این راه که میروم، هر گلوله که به تنم خورد تحمل کنم..

شهید غلامعلی رضاعلی

شهید فریبرز کریمی رزکانی: خواهران حجاب شما وقار شماست و وقار شما آبروی اسلام است، مبادا آبروی اسلام را حفظ نکنید..

بچه از پله افتاد و دستش شكست،

گرفتش زير بغل و دويد بيرون دنبال تاكسي؛

ماشين سپاه جلوي خانه پارك بود..!

شهيد عبدالحسين برونسی

شهادت لاله ها را چیدنی کرد

به چشم دل خدا را دیدنی کرد

ببوس ای خواهرم قبر برادر

شهادت سنگ را بوسیدنی کرد

“قیصر امین پور”

سربازان امام زمان(عج) از هیچ چیز جز گناهانِ خویش نمی هراسند..

شهید آوینی

امام علی(ع):

خداوند! شهدا را در قیامت با چنان جلال و نورانیتی وارد محشر می کند که اگر انبیا سواره از مقابل آنان عبور کنند به احترام شهیدان پیاده شوند.. (بحارالانوار جلد ۱۰۰ ص ۱۳)

خوشا آنان که از پیمانه ی عشق

شراب عشق نوشیدند و رفتند

خوشا آنان که با ایمان و اخلاص

حریم دوست بوسیدند و رفتند

خدایا مرا از غرور نجات ده، تا حقایق وجود را ببینم و جمال زیبای تو را مشاهده کنم..

شهید محمدجواد عطایی

دنیا مشتش را باز کرد..

شهدا "گل" بودند و ما "پوچ"

خدا آنها را برد و زمان ما را..!

از ماموريت كه مي آمد، منتظر نمي شد كسي به ديدارش بيايد، خودش مي رفت و به فاميل سر مي زد!

شهيد عليرضا رضايي پور

برای بهترین دوستانتان آرزوی شهادت کنید.. (شهید علمدار)

بدی کردیم، خوبی یادمان رفت

ز دلها لای روبی یادمان رفت

به ویلای شمالی خو گرفتیم

شهیدان جنوبی یادمان رفت

چرا ما عشق آب و گل نداریم

دو قطره اشک ناقابل نداریم

نمی سوزیم از داغ شهیدان

خداوندا! مگر ما دل نداریم؟

گل اشکم شبی وا میشد ای کاش

همه دردم مداوا میشد ای کاش

به هر کس قسمتی دادی خدایا

شهادت قسمت ما میشد ای کاش

خدایا!

حسین گونه زندگی نکردم،

که مرا حسین‌گونه به شهادت برسانی..

پس مرا (حر) گونه بپذیر..!

شهید احمد آخوندی

ای دل! تو چه می کنی؟ می روی یا می مانی؟

داد از آن اختیار که تو را از حسین(ع) جدا کند!  (شهید آوینی)

وامي رو كه برا خرج ازدواجش گرفته بود، گذاشت جلوم و گفت: نياز شما ضروري تره، برا ازدواج خودش قرض كرد!

شهيد ابراهيم اميرعباسي

زندگی بی شهادت، ریاضت تدریجی برای رسیدن به مرگ است.. (شهید محمد عبدی)


 

۱۳۹۲/۰۸/۲۳

 

          السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام

نویسنده :

موضوع :


                                      محب الرحمن آواتار ها                                                  

شب سرخ ، ناله سرخ ،دل بی قرار سرخ

سر سرخ ، نی سیاه ، ولی نی سوار سرخ

هرجای دشت ، عطر فشانی کند به خون

هر دانه از بدن این انارِ سرخ

نی تیغ تاب زخم و نی زخم تاب تیغ

صد روضه خواند ه گشت در این گیر و دار سرخ

شد بوی سیب غالب و گودال پر زخون

دشتی پر از شکوفه از این نوبهار سرخ

دستار سبز ، غارت و انگشتر عقیق

بردند چون کلاب ، در این انفجار سرخ

چون گرگهای مست به حرص از تن انار

کندند قطعه ای که شود یادگار سرخ

آقا غریب و قوم قریبش به هلهله

هرکس پی ادای فریضه ، به کار سرخ
------------------------------------------------------
دارد دوباره حال و هوا فرق می کند
حتی عبور ثانیه ها فرق می کند
این روزها که بغض، دلم را گرفته است
با روزهای قبل چرا فرق می کند؟
این پرچم سیاه همین بیرق و علم
حاکی ست با همیشه فضا فرق می کند
دارند بچه ها کتیبه به دیوار می زنند
حتی سروده ی شعرا فرق می کند
یک راست می روم سر اصل مصیبت ام
آقای من عزای شما فرق می کند
هر چند کعبه کعبه و بیت الهی است
اما هوای کرببلا فرق می کند
آقا نگیر خرده اگر شور می زنند
عشق تو با همه به خدا فرق می کند
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
آقا ببخش حال خودم هم عوض شده
این است جای قافیه ها فرق می کند
تا گفت: «یا اُخَیَّ » دلش بی قرار شد
سوز صدا و سوز صدا فرق می کند
بانو نشسته بود و سری روی نیزه بود
اینجا غروب با همه جا فرق می کند
-----------------------------------------------------------

ای بر لب تو زمزمۀ ماه محرّم
بنهاده سر از شوق به درگاه محرّم
از حنجر گلگون شهیدان خدایی است
پیغام تو را: گم نکنی راه محـرّم
بر گنبد افلاک ملک برد و برافراشت
پرچم ز کف قائد خونخواه محرّم
با فوج ملک همدل و همراه و هم آواز
شد خیل عزادار دل آگاه محــرّم
این قافله در قافله آتشکده دل هاست
افروخته از غصّۀ جانکاه محرّم
در خشک و تر عالم و آدم زند آتش
گر شعله کشد از سر نی آه محرّم
جز غنچۀ لب های علی اصغر گلپوش
بر خنده نشد باز لبی گاه محرّم
ما خیل گدایان سر کوی حسینیم
باشد نظر لطف کند شاه محرّم
 

۱۳۹۲/۰۸/۲۳

 

          ای اهل حرم! میر و علمدار نیامد...

نویسنده :

موضوع :



حضرت عباس

قمر بنی هاشم حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام پیوسته درصدد به پا داشتن حق بود و از دنائت و پستی و پذیرفتن خواری رویگردان. او از آن هنگام كه از كانون شجاعت شیر نوشید و در خاندان امامت تربیت یافت، اسوه دلاوری و مشتاق شهادت در راه حفظ نوامیس الهی، از طریق پیكار با دشمنان دین گشت؛ حال گو كه در این دلیرمردی و جانبازی به پیروزی نائل آید، یا به خون خود فروغلطد.

آری، او برای حیات ارزشی قائل نبود در حالیكه مولایش حسین صلوات الله علیه غمزده و پریشان‌دل بود و اهل حرم حضرتش در سختی و شكنجه به سر می بردند؛ اما از آنجا كه او نزد برادرش سیدالشهداء صلوات الله علیه از بهترین ذخائر باقیمانده و عزیزترین حامیانش محسوب می گشت، و آرامش خاندان حضرتش در كربلا، به وجود او و شمشیر آخته اش و پرچم در اهتزازش بود، امام حسین علیه السلام به این آخرین سرمایه نهضت مقدسش، اجازه پیكار نمی داد.

چنین بود حال ابوالفضل علیه السلام، كه از یك سو سرشت آمیخته با شجاعتش او را به نبرد با دشمن فرامی‌خواند و از سوی دیگر بنا به وظیفه شرعی خود كه باید پیرو امامش باشد از حركت خودداری می ورزید تا اینكه امر به نهایت رسید و غیرت علوی در رگهای قمر بنی هاشم سلام الله علیه به جوش آمد؛ و آن هنگامی بود كه فریاد نوباوگان حرم از عطش به آسمان بلند گشت، و بلا از هر طرف روی آور شد و «مركز امامت» در میان دریای دشمن تنها ماند.

در اینجا بود كه پرچمدار كربلا دیگر طاقت از كفش رفت و چون شیری ژیان كه كسی یارای متوقف ساختن او را ندارد، به پیش تاخت و در مقابل برادرش امام صلوات الله علیه قرار گرفت و از حضرتش طلب اذن نمود. سیدالشهداء علیه السلام دریافت كه چاره ای جز اذن دادن نیست، چرا كه روحش قبل از جسمش، آهنگ پرواز به كوی شهادت را نموده بود، زیرا تاب ماندن و دیدن آن همه حوادث جانكاه را نداشت جز اینكه انتقام خون خوبان را از آن خصم های نابكار بگیرد.

در آنجا سالار شهیدان صلوات الله علیه برایش بیان فرمود كه تا آن هنگام كه به پرچم او می نگرد كه در اهتزاز است، گوئی لشكرش را برقرار می بیند و دشمن از صولتش ترسان بوده و حرم رسالت نیز آرامش می یابند، از این رو به او فرمود:

«أنت صاحب لوائی! و لكن اطلب لهۆلاء الأطفال قلیلا من الماء»؛

تو پرچمدار من هستی [پس به میدان مرو] لیكن برای این كودكان اندكی آب فراهم آور.

او برای حیات ارزشی قائل نبود در حالیكه مولایش حسین صلوات الله علیه غمزده و پریشاندل بود و اهل حرم حضرتش در سختی و شكنجه به سر می بردند؛ اما از آنجا كه او نزد برادرش سیدالشهداء صلوات الله علیه از بهترین ذخائر باقیمانده و عزیزترین حامیانش محسوب می گشت، و آرامش خاندان حضرتش در كربلا، به وجود او و شمشیر آخته اش و پرچم در اهتزازش بود، امام حسین علیه السلام به این آخرین سرمایه نهضت مقدسش، اجازه پیكار نمی داد

در روایتى آمده است: خیمه اى مخصوص مشكهاى آب بود. حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام داخل آن خیمه شد و دید كه اطفال، آن مشكهاى خالى و نمدار را برداشته و شكمهاى خود را بر آنها مى گذارند تا عطش آنها كاسته شود! به آنها فرمود: اى نور دیدگانم، صبر كنید، اكنون مى روم و براى شما آب مى آورم . در همین هنگام سوار بر اسب شد و نیزه و مشك خود را برداشت و به سوى فرات و نهر علقمه رهسپار گردید. حضرت عباس ‍ علیه السلام به سوى دشمن شتافت و آنها را موعظه كرد:

«اى پسر سعد! این حسین فرزند دختر پیامبر صلّى اللّه علیه و آله است كه اصحاب و اهل بیتش را كشته اید و اینك خانواده و كودكانش تشنه اند، آنان را آب دهید كه تشنگى ، جگرشان را آتش زده است . و این حسین است كه باز مى گوید: مرا واگذارید تا به سوى «روم» یا «هند» بروم و حجاز و عراق را براى شما بگذارم ».

سكوتى هولناك نیروهاى پسر سعد را فرا گرفت. از این سخن بعضى از آنان گریان ، و پاره اى ساكت ، و برخى به كنارى رفته ، از اسب پیاده شده، خاك بر سر ریخته و بى تابانه اشك از دیده مى باریدند.

پس شمر بن ذى الجوشن پلید و ناپاك ، چنین پاسخ داد:

«اى پسر ابوتراب! اگر سطح زمین همه آب بود و در اختیار ما قرار داشت ، قطره اى به شما نمى دادیم تا آنكه تن به بیعت با یزید بدهید».

حضرت عباس

آری «بر سیه دل چه سود خواندن وعظ ؟»

غیرت هاشمی ابوالفضل علیه السلام به وی مجال درنگ نداد و مشك را برگرفت و عازم فرات گشت و از آن سپاه انبوه هیچ بیمی به دل راه نداد. شیرزاده علی مرتضی سلام الله علیه جمع محافظان آب را از هم گسست و قدم به شریعه نهاد، و همین كه سردی آب را حس نمود عطش امام حسین علیه السلام را در نظر آورد، و گفت:

«اى نفس! پس از حسین، خوار باشی و پس از آن مباد كه باقى باشى، این حسین است كه جام مرگ مى نوشد ولى تو آب خنك مى نوشى، به خدا این كار خلاف دین من است ».

مشك را پر از آب نمود و سعی كرد هر چه زودتر، آن را به لبان تشنه اطفال جگرسوخته برساند و جان امام را ولو در اندك لحظه ای از خطر مرگ پاس بدارد. اما دشمن كه چنین دید بر او هجوم برده و راه را بر او بستند، اما وی به آنان اهمیتی نداده و با ضربات حیدروار خود آنان را از مسیر خود به دور می ساخت و رجز می خواند:   

   لا ارهب الموت اذ الموت زقا                              حتى اوارى فى المصالیت لقى

نفسى لسبط المصطفى الطهر وقا                           انى انا العباس اعدو بالسقا

 و لا اخاف الشر یوم الملتقى

در آن میان یزید بن رقاد جهنی به كمك حكیم بن طفیل سنبسی در كمین ابوالفضل علیه السلام نشست و ناگاه حمله نمود و دست راست حضرتش را قطع نمود. ابوالفضل علیه السلام شمشیر به دست چپ داد و با دشمن به نبرد پرداخت و رجز خواند:

واللّه ان قطعتم یمینى                               انى احامى ابدا عن دینى

و عن امام صادق الیقینى                           نجل النبى الطاهر الامینى

در اینجا بار دیگر دشمن حیله اندیشید و حكیم بن طفیل در پشت نخله خرمائی به كمین نشست و ناگاه از جا جهید و دست چپ ابوالفضل علیه السلام را هم قطع ساخت، كه در این هنگام عباس سلام الله علیه پرچم را به سینه چسباند. افراد دشمن كه بدین ترتیب از صولت و سطوت قمر بنی هاشم علیه السلام ایمن شده بودند بر او هجوم آوردند و از طرفی تیرها همچون باران بر او فرود می آمدند و پشت مباركش را چون خارپشت نمودند. در آن میان تیری به مشك نشست و آبها به زمین ریخت و تیری هم به سینه اش خورد و تیری نیز به چشم شریفش اصابت نمود.  در این حال و هوا نامردی به حضرتش حمله نمود و با عمود آهن سر مباركش را غرق خون ساخت.  دیگر عباس سلام الله علیه تاب نیاورد و فریاد بلند ساخت: علیك منی السلام یا اباعبدالله!

چنین بود حال ابوالفضل علیه السلام، كه از یك سو سرشت آمیخته با شجاعتش او را به نبرد با دشمن فرامی‌خواند و از سوی دیگر بنا به وظیفه شرعی خود كه باید پیرو امامش باشد از حركت خودداری می ورزید تا اینكه امر به نهایت رسید و غیرت علوی در رگهای قمر بنی هاشم سلام الله علیه به جوش آمد؛ و آن هنگامی بود كه فریاد نوباوگان حرم از عطش به آسمان بلند گشت، و بلا از هر طرف روی آور شد و «مركز امامت» در میان دریای دشمن تنها ماند

چون سیدالشهدا علیه السلام كلام برادرش را شنید بسان عقابی تیزتك بر سرش فرود آمد. ای كاش می دانستم حسین صلوات الله علیه با چه حالتی به سوی او شتافت؟! آیا هیچ توانی داشت كه با آن مصیبت عظمی روبرو شود؟ امام از حالت خود با این كلام تعبیر فرمود كه:

«الان انكسر ظهری، و قلت حیلتی، و شمت بی عدوی»؛

هم اكنون كمرم شكست، چاره ام رو به كاستی رفت و دشمنم زبان به سرزنشم گشود.

امام حسین علیه السلام با دلی شكسته، صورتی غرق اندوه و چشمانی اشكبار به سوی خیمه ها بازگشت، در حالیكه با آستین خود اشكهایش را پاك می كرد تا اهل حرم حضرتش را مشاهده نكنند.

باری، چون سكینه پدرش را دید كه از مقابل می آید، به سوی حضرت شتافت و گفت: عمویم عباس كجاست؟ چرا آب برایمان نیاورد؟

امام علیه السلام فرمودند: عمویت كشته شد.

زینب سلام الله علیها چون این خبر را شنید فغان برداشت: وای برادرم! وای عباسم! وای كه بعد از تو دیگر ما بی یاور شدیم.

زنان حرم به گریه پرداختند و حسین علیه السلام هم با آنان به گریه پرداخت و ندا در داد: وای كه بعد از تو ای ابوالفضل بی یاور شدیم و تباهی به ما روی آورد.

 

۱۳۹۲/۰۸/۲۲

 

          عباس علیه السلام، سرّی ناپیدا

نویسنده :

موضوع :



حضرت عباس

قربان عاشقی كه شهیدان كوی عشق                     در روز حشر رتبه او آرزو كنند

 عباس نامدار كه شاهان روزگار                                 از خاك كوی او طلب آبرو كنند

          درگاه او چو قبله ارباب حاجت است              باب الحوائجش همه جا گفت وگو كنند(1)

 

در زیارت نامه حضرت عباس علیه السلام می خوانیم:

« فنعم الأخ المواسی » كلمه « نعم » در عربی برای انشاء مدح به كار می رود یعنی تو خوب برادری بودی كه با برادر خود مواسات را رعایت نمودی و هر آنچه كه برای خود می پسندی برای برادرت نیز پسندیدی!

در بین صفات حضرت اباالفضل علیه السلام صفت برادری ایشان از امتیازی خاص برخوردار است چرا كه در زیارتنامه ایشان روی این صفت تكیه ای ویژه شده است و از طرفی همه آن چه كه ما در مورد ایشان نسبت به برادرشان امام حسین علیه السلام نیز می دانیم این مطلب را تأكید می نماید!

می توان به جرأت ادعا نمود كه همانطور كه هارون و موسی دو برادری بودند كه در برادری نمونه بودند و بی نظیر و همانطور كه نبی مكرم اسلام صلی الله علیه و آله نیز با حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام در زمینه برادری الگو بودند و همانطور كه امام حسن و امام حسین علیهماالسلام نیز در همین زمینه اسوه بودند چهارمین مثال و الگو برای برادری امام حسین و حضرت عباس علیهماالسلام می باشند!!

شیعیان در طول اعصار و قرون از مقرون ساختن افراد با ائمه معصومین علیهم السلام همواره پرهیز داشته اند و أحدی را با آنان قابل مقایسه ندانسته اند اما موارد استثنا نیز وجود داشته، بی شك اولین غیر معصومی كه انسان از مقرون ساختن اسم مبارك او در كنار معصوم و از تالی تلو دانستن او نسبت به معصوم واهمه ای به خود راه نمی دهد جناب عباس بن علی علیهماالسلام است!!

ائمه معصومین ما فرزندان یا برادران زیادی داشتند اما هیچ كدام از آن فرزندان یا برادران، موقعیتی را كه عباس بن علی علیهماالسلام در قلوب شیعیان به تصرف درآورده است نتوانسته اند كه فتح كنند!

برای پی بردن به كرامات اولیاء الله لازم نیست كه فقط به نصوص دینی و تاریخی مراجعه نماییم یكی از راه هایی كه ما را به كرامات و فضائل آنها رهنمون می سازد توسل و تجربه در این زمینه می باشد فلذا همه می دانیم كه شیعیان عده خاصی از اولیاء را باب الحوائج می نامند بدون این كه در این مورد نص خاصی از طرف معصوم وجود داشته باشد

بی شك هر گمانه زنی ای كه ما در مورد سرّ محبوبیت عباس بن علی علیهماالسلام داشته باشیم از قبیل مجاهدت و بصیرت و مواسات و صبر و وفا و شجاعت یا عبدصالح بودن یا اهل اطاعت بودن یا همه این ها با هم ، باز هم احساس می شود سرّ دیگری موجود است كه ما را یارای دست یابی به آن نیست گرچه خود معصوم اموری را بیان فرموده اند مثل امور فوق الذكر یا نفوذ بصیرت و صُلب الایمان بودن كه در فرمایش امام صادق علیه السلام بدان اشاره شده است (2) لكن با این همه نمی توان موقعیت فتح شده توسط وی در قلوب شیعیان بلكه در قلوب اهل حرم امام حسین علیه السلام و بلكه در قلب مقدس خود حسین بن علی علیهماالسلام را به تحلیل و نظاره نشست!

امام حسین علیه السلام غیر از اباالفضل العباس علیه السلام برادران متعدد دیگری مثل محمد بن حنفیه و دیگرانی كه در كربلا به شهادت رسیدند ، داشتند اما ارتباطی كه بین آن دو بود بین امام و دیگر برادران نبود!!

میان عاشق و معشوق رمزیست                    چه داند آنكه اشتر می چراند

 

اصحاب و اطرافیان امام حسین علیه السلام همگی جزء شجاعان و ناموران بودند اما عباس علیه السلام كه بود  كه حسین علیه السلام پرچم را به او سپرده بود؟!!

عباس بن علی علیهماالسلام چه كرده بوده است كه وقتی امام حسین علیه السلام از شهادتش با خبر می شود می فرماید:

« الآن انكسر ظهری و قلت حیلتی » (3).

و ظاهرا تنها شهیدی كه در دم شهادت امام حسین علیه السلام را صدا زد تا بر بالینش حاضر شود عباس علیه السلام بوده است كه فرموده : مرا دریاب « أدركنی » (4).

شیعیان در طول اعصار و قرون از مقرون ساختن افراد با ائمه معصومین علیهم السلام همواره پرهیز داشته اند و أحدی را با آنان قابل مقایسه ندانسته اند اما موارد استثنا نیز وجود داشته، بی شك اولین غیر معصومی كه انسان از مقرون ساختن اسم مبارك او در كنار معصوم و از تالی تلو دانستن او نسبت به معصوم واهمه ای به خود راه نمی دهد جناب عباس بن علی علیهما السلام است!!

از این نكته نیز غافل نشویم كه برای پی بردن به كرامات اولیاء الله لازم نیست كه فقط به نصوص دینی و تاریخی مراجعه نماییم یكی از راه هایی كه ما را به كرامات و فضائل آنها رهنمون می سازد توسل و تجربه در این زمینه می باشد فلذا همه می دانیم كه شیعیان عده خاصی از اولیاء را باب الحوائج می نامند بدون این كه در این مورد نص خاصی از طرف معصوم وجود داشته باشد و صرفا ادعای خود را با تجربه و توسل به آن ولی خاص خدا می آزمایند قطعا در این میان آزموده ترین ولی خدا از طرف انسانها حتی انسانهای غیر مسلمان مانند ارامنه ایرانی حضرت عباس علیه السلام می باشد!!

شاید یكی از اسرار محبوبیت بی نظیر ایشان تجربه ایست كه مردم به دفعات در توسل به ایشان مشاهده كرده اند چرا كه بسیاری از مردم به صفات و فضائل عباس بن علی علیهماالسلام كه در بالا برخی از آنان را ذكر نمودیم توجهی ندارند البته به استثنای صفت شجاعت !!

در این بین نكته دیگری كه توجه به آن خالی از لطف نیست این است كه حضرت عباس علیه السلام ظاهرا توجه ویژه ای به مردمان آذری زبان دارند و آنان را از محبت الهی خود، بهره ای ویژه روا داشته اند و عجیب تر این است كه سرّ این مطلب نیز برای هیچ كس روشن نیست !!!!!

 

پی نوشت ها:

1-شعر از سید عباس جوهری

2- عمدةالطالب ج5 ص4 .

3- بحار الانوار ج45 ص42 .

4- همان .

 

۱۳۹۲/۰۸/۲۲

 

          نماز بدون محبت اباعبدالله علیه السلام ارزشی ندارد

نویسنده :

موضوع :



علاقه به امام حسین علیه السلام اصل دین استدر مباحث گذشته گفته بودیم علاقه و ارتباط ما با امام حسین علیه السلام جزو اصل و نه فرع دین است. آدم باید خدا را بشناسد و به او، پیامبرش و ائمه‌اش ایمان و علاقه داشته باشد. خداوند و اولیایش جزو اصل دین هستند. یک کسی دعا می‌کرد «ثبت قلبی علی دینک و علی محبت حسین» محبت امام حسین علیه السلام جدای از دین نیست و جزو متن دین است. ما در این مجالسی که برای امام حسین علیه السلام است، شرکت می‌کنیم برای حفظ این بخش از دین است. آدم باید اصل دین را حفظ کند تا بماند.
نماز بدون محبت حسین علیه السلام ارزشی ندارد
اگر یادتان باشد در شب‌های گذشته گفتیم که در زمان مرگ یک فرد بسیار زیبارو به سراغ انسان می‌آید که خیلی زیباست. این شخص زیبارو اعتقادات خوب فرد است. اینکه تو خداوند را دوست داری، این اعتقادات اولیه توست. اینکه پیغمبر صلی الله علیه و آله و ائمه علیه السلام را قبول داری، ریشه اصلی دین است. این اولین سرمایه و قیمتی‌ترین آن است. اگر من تمام عمرم را نماز بخوانم ولی امام حسین علیه السلام را قبول نداشته باشم، این اعتقادات هیچ است. لشگر عمربن‌سعد هم نماز می‌خواندند ولی نمازی که با دوستی امام حسین علیه السلام همراه است، ارزش دارد و نماز است. چرا؟ چون محبت امام حسین علیه السلام اصل دین است. نماز وقتی ارزش دارد که من دین داشته باشم.
دو نوع نفاق در دوران نبی اسلام
منافقانی در خدمت پیامبر صلی الله علیه و آل بودند که پشت سرشان نماز هم می‌خواندند. ما دو جور نفاق داریم. یکی جریان شناخته شده نفاق بود که در قرآن با اسم و رسم از آنان یاد شده و رفتار و کردارشان را شرح داده. اما یک جریان هم نفاق پنهان است. منافقان یک رئیس داشتند که قبل از نماز جمعه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آل برمی‌خواست و  ایشان را تحسین و  مردم را به همراهی ایشان تشویق می‌کرد. این فرد در جنگ احد خودش را نشان داد. همراه پیامبر صلی الله علیه و آل بیرون آمد ولی برگشت و از لشگر هزار نفره پیامبر صلی الله علیه و آل ۳۰۰ نفر را برگرداند. اینجا بود که مردم فهمیدند این فرد منافق است. او از اول منافق بود و در نمازها هم شرکت می کرد. این فرد نماز نخواند برایش بهتر است. اما یک جریان منافق پنهان داریم که کسی آنان را نمی‌شناخت. نماز می‌خواند ولی نمازش قیمت ندارد. ممکن است جهاد کند ولی جهادش هم قیمت ندارد.
علاقه به ائمه بدی‌ها را پاک می‌کند
اعمال کسی که معتقد است، قیمت دارد. اگر فرد یک سر سوزن ایمان داشته باشد و به پیامبر صلی الله علیه و آل و ائمه علیه السلام علاقه داشته باشد، اگر بدی‌ها و سیاهی‌هایی نیز دارد، پاک می‌شود. اگر آدم با یک سر سوزن ایمان از دنیا برود، پاک می شود. اینکه ما در این دهه در مجالس عزای امام حسین علیه السلام جمع می شویم باعث تقویت ایمان و علاقه به امام علیه السلام است. مهم است که این را بدانیم. نباید اینگونه باشیم که بیائیم و ببینیم که در هیات چه خبر است؟
علاقه بدون عمل به درد نمی‌خورد
علاقه‌ای که عمل به دنبالش نیاورد، علاقه نیست. دوستی و علاقه گذشت می‌آورد. ایمان آدم را به حرکت می‌آورد ولو یک ذره ایمان داشته باشد. آدمی که هیچ کاری نمی‌کند و خیلی هم حرف می‌زند و اظهار علاقه می‌کند، هیچ به درد نمی‌خورد. اگر هیچ‌کاری نمی‌کند، ایمانش درست نیست. همین که اینجا(هیات) آمدید، نشانه یک علاقه است. صد درب دیگر برای رفتن باز است. من صد جور سرگرمی در خانه دارم ولی به اینجا آمدم. این مهم است ولو من یک شب عاشورا به مجلس بیایم. این هم نشانه یک چیزی است. این را قدر بدانید. الان همه ما تصمیم داریم که تا آخر عمر در عزای امام حسین علیه السلام به وقتش شرکت کنیم. نمی‌گویم شب و روز در عزاداری شرکت می‌کنیم.نه! به وقتش. ائمه علیهم السلام این دهه اول محرم را خیلی مهم می‌دانستند. از موسی بن جعفرعلیها السلام نقل شده که از اول دهه محرم ایشان عزادار بودند. ما سیاه می‌پوشیم و یک وقت هم می‌گوئیم و می‌خندیم ولی آنها نمی‌گویند و نمی‌خندند.
این دهه را باید عزادار باشیم. اگر دهه اول را عزاداری می‌کنیم، طبق دستور ائمه علیهم السلام است. عزاداری از روزی که امام حسین علیه السلام شهید شدند، هم می‌توان گرفت ولی اصلش این دهه است. اینها مهم است. حالا ممکن است دو ساعت مجلس طول بکشد. این نباید خسته‌مان بکند پایش ایستاده ایم چون نشانه ایمان و تقویت کننده آن است. اگر پای ایمانت کارکنی، آن را تقویت کرده‌ای.
آن دنیا هیچ نداری مگر اینکه خودت فرستاده باشی
حرفهای شبهای قبل را مرور کنیم. یک روزی دوره من تمام می‌شود. حالا شاید شما صد سال دیگر و بنده دو سال دیگر تمام شویم. از بعد از مرگ دیگر من هیچ چیز ندارم. در این دنیا مثلا خانه‌ای از پدر به ما به ارث رسیده و زحمتش را پدرم کشیده و یا خویشان و آشنایانی یا دوستانی دارم که شاید خودم تهیه نکردم ولی آنطرف انسان هیچ چیز ندارد مگر اینکه خودش فرستاده باشد. این خیلی حرف اساسی‌ است.
یک فردی نزد رسول خدا صلی الله علیه و آل آمد و مسلمان شد. قائده‌اش این بود که چون مسلمان است باید نماز بخواند. کسی که می‌خواهد نماز بخواند باید قرآن بداند. او را پیش یک معلم گذاشتند. معلم اولین سوره‌ای که یاد او داد «إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا» بود. آخر این سوره هم «فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً یَرَهُ» بود. این فرد این سوره را که یاد گرفت بلند شد که برود. معلم دلیل بلند شدنش را پرسید. گفت من همه دین را یاد گرفتم. اگر به وزن یک ذره خوبی کنی، نتیجه‌اش را می‌بینی و اگر بدی کنی هم نتیجه‌اش را می‌بینی.
دستورات دین با فرض عالم آخرت است. اگر عالم آخرت نبود، این دنیا مجموعه‌ای از دستورات اخلاقی می‌شد و می‌گفتند اگر می‌خواهید با هم زندگی کنید نباید یکدیگر را همچو گرگ ببلعید. دین برای این است که هم دنیا و هم آخرتت آباد شود. اگر اینجا را درست کنید، عالم آخرت را هم درست می‌کنید.
سرمایه‌های آن دنیا فرق می‌کند

می‌توانیم بگوئیم دنیا و آخرت مثل سکه دو رو است. آدم آن طرف هیچ ندارد جز اینکه خودش فرستاده باشد. سرمایه‌های آن دنیا با این دنیا فرق دارد. این دنیا مثلا شما قدتان ۱۸۰ سانت است. یا قیافه‌ات زیبا است و سواد داری. اینها سرمایه این عالم است. اما از این سرمایه‌ها انسان هیچ چیز نمی‌بیند. اگر اخلاق خوبی مثل گذشت دارد، با خود می‌برد. اگر کسی به او بدی کرد و او می‌تواند به رویش نیاورد، ارزش است. شما به من مراجعه می‌کنی و می‌گویی که فلان کار را کردی و من می‌بخشمت ولی یک بخش است که من مطلع می‌شوم و اصلا به روی شما نمی‌آورم. این درجه اعلای گذشت است. اخلاق خوب سرمایه است. اعمال خوب سرمایه می‌شود. در آن باغ بهشتی هیچ گلی کاشته نمی‌شود مگر اینکه به دست خودت کاشته‌ای. هر برگ آن را خودت بر آن درخت گذاشتی. باز برمی‌گردیم به حرف اول. اعتقادات درست مثل اعتقادات شیعه قیمتی‌ترین سرمایه‌های عالم آخرت هستند. در درجه بعد اخلاق است و در درجه بعدی عمل است. نماز شما قیمت دارد اما قیمت اخلاق خوبت خیلی بیشتر است.

 

۱۳۹۲/۰۸/۲۲

 

          حمله تروریستی به حرم حضرت زینب (س)

نویسنده :

موضوع :



به گزارش شیعه آنلاین، اخبار رسیده از منطقه سیده زینب (س) در جنوب دمشق پایتخت سوریه حاکی از آن است که عصر امروز بر اثر یک حمله تروریستی به حرح مطهر عقیله بنی هاشم، حضرت زینب کبری سلام الله علیها، دو فروند خمپاره به سمت این مکان مقدس پرتاب شد.

گفته می شود یکی از این دو خمپاره درون صحن زنانه و دیگر به دیوار سمت صحن مردان برخورد کرد. 

بحمدالله اصابت این دو خمپاره آسیب زیادی به این حرم وارد نکرده و فقط تعدادی از کاشی های از جا کنده شده اند.

بر اساس اخبار دریافتی ما، بر اثر این حمله تروریستی 15 زائر شیعه زخمی شدند و فورا برای درمان به بیمارستان انتقال داده شده اند. 

به گفته منابع پزشکی، عملیات درمان زخمی ها تقریبا به پایان رسیده و حال بیشتر آنان خوب است.

قابل ذکر است، به رغم این حمله تروریستی اما در حال حاضر مراسم عزاداری مانند دیگر شب های گذشته درون حرم مطهر حضرت زینب سلام الله علیها در حال برگزاری است.
 

۱۳۹۲/۰۸/۱۷

 

          13آبان

نویسنده :

موضوع :


 این پست به واقعه هایی اشاره می شود که در تاریخ 13 آبان ماه سال های مختلف صورت گرفته است.

این وقایع از سال های 1288 تا 1358 مصادف با انقلاب دوم دانشجویان طبقه بندی شده است.


13 آبان 1358 :
ساختمان سفارت امريکا در تهران به تصرف دانشجويان مسلمان پيرو خط امام درآمد. به اين مناسبت روز 13 آبان روز ملي مبارزه با استکبار شناخته شد.


13 آبان 1357 : تعدادي از دانش‌آموزان و دانشجويان که در دانشگاه تهران تجمع کرده بودند توسط مأموران شاه به خاک و خون کشيده شدند. متعاقب اين حادثه وزير علوم استعفا داد و بازار تهران تعطيل شد.


13 آبان 1357 :
پراودا ارگان حزب کمونيست شوروي رهبران مذهبي ايران را متهم کرد که براي رسيدن به هدفهاي ويژه خود توده‌هاي مردم را به قيام و شورش وادار کرده‌اند به نوشته اين روزنامه آيت‌الله خميني در مبارزه جاري نمي‌تواند روي کوچکترين پشتيباني شوروي حساب کند! به نظر کرملين بهترين اصلاحات، همان است که به دست شاهنشاه انجام شود!


13 آبان 1357 :
آنتوني پارسونز سفير انگليس در ديدار با شاه : بحران فعلي ايران با وضع زمان حکومت مصدق در 1953 که ژنرالها به آساني توانستند بر اوضاع مسلط شوند قابل مقايسه نيست چون در آن موقع مصدق حمايت روحانيت را از دست داده بود.


13 آبان 1356 :
امام‌خميني (ره ) در پاسخ پيام عرفات به مناسبت شهادت حاج سيد مصطفي خميني نوشتند: « اين مصيبت‌ها در مقابل مصائبي که بر امت اسلام و مسلمين وارد شده و مي‌شود ناچيز است».


تصاویر به یادماندنی از تسخیر لانه جاسوسی (گالری عکس)




روز به ذلت کشیدن “استکبار جهانی” توسط دانش آموزان ایران زمین مبارک

پیامک های روز دانش آموز

در روز 13 آبان 1357 فرزندان امام و صدها دانش آموز و دانشجو در مقابل دانشگاه تهران و خیابان‌های اطراف با شعار درود بر خمینی و مرگ بر شاه پایه‌های حکومت را به لرزه در آوردند و با گلوله های مأموران شاه به خاک و خون غلتیدند. همچنین این روز مصادف با تسخیر لانه جاسوسی نیز هست.




 

۱۳۹۲/۰۸/۱۲

 

          بسم رب الحسین

نویسنده :

موضوع :


         http://atasheentezar.persiangig.com/%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7/%D8%A7%D9%84%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86.gif


         جنت اگر ذکر نشد نام حسين           جنـت به حسينيان چه ارزش دارد

باذکر حسين است زبان را قیمت           بی ذکرحسينزبان چه ارزش دارد

سوره ای در قرآن که به سوره امام حسین(ع) مشهور است

فرهنگ > دین و اندیشه - براساس روایتی از امام صادق(ع)، هشتادمین سوره مبارکه قرآن که در جزء سی ام قرار دارد، سوره امام حسین(ع) نام دارد.

حجت الاسلام «جواد محدثی» در کتاب «فرهنگ عاشورا» در این باره نوشته است:
این سوره (سوره فجر)، در روایت امام صادق (ع) به سوره امام حسین (ع) مشهور است و توصیه شده که در نمازهای واجب و مستحب ، خوانده شود : « اِقْرَؤُا سُورَةَ الفَجِرِ فی فَرائِضِکم وَ نَوافِلِکم ، فَاِنها سُورَةُ الحُسَین (ع) وَ ارْغَبُوا فیها » .(1)
و این نامگذاری ، جالب است ، « چرا که قیام کربلای حسین (ع) ، خود انفجار فجری از ایمان و جهاد بود ، در ظلمت شب جور و شرک بنی امیه ، و همچنان که با فجر و آغاز روز ، حرکت و حیات مردم شروع می شود ، با خون حسین (ع) و یارانش در عاشورا ، اسلام جانی تازه گرفت و حیاتی مجدد یافت . »  در ذیل روایتی از امام صادق (ع) ، علت نامگذاری این سوره به سوره فجر ، این بیان شده که سیدالشهداء نفس مطمئنه و راضیه و مرضیه است و یارانش نیز اینگونه اند : « فَهُوَ ذُوالنَفسِ المُطمَئِنةِ الراضِیةِ المَرضِیةِ وَ اَصحابُهُ مِن آلِمُحَمدٍ هُم الراضُونَ عَن اللهِ یومَ القِیامَةِ وَ هُوَ راضٍ عَنهُم » .(2)
« والفجر » که سوگند خدای ازلی است
روشنگر حقی است که با آل علی است
این سوره به گفته امام صادق (ع) مشهور به سوره « حسین بن علی » است.
پی نوشت ها:(1). سفینة البحار ، ج 2 ، ص 346 ، عوالم ( امام حسین ) ، ص 97 . (2). عوالم ( امام حسین ) ، ص 98 .
62303/





(السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین)


محرم نخستین ماه از ماه‌های دوازده گانه قمری و یکی از ماه‌های حرام است که در دوران جاهلیت و نیز در اسلام، جنگ در آن تحریم شده بود.شب و روز اول محرم به عنوان اول سال قمری دارای نماز و آداب خاصی است که در کتاب شریف مفاتیح الجنان بیان شده است.محرم، ماه حزن و اندوه و عزاداری شیعیان در شهادت حضرت امام حسین علیه السلام است.حوادث و وقایع فراوانی در ماه محرم رخ داده است که در زیر اشاره ای کوچک به آنها میکنیم:غزوه ذات الرقاع، فتح خیبر، ازدواج حضرت زهرا، ورود امیر مؤمنان علی علیه السلام، حادثه خونین کربلا - تاسوعا و عاشورا و شهادت امام حسین علیه السلام و اسارت خاندان امام به کوفه و شام.همچنین نقل است که به خلافت رسیدن عثمان، قتل محمد امین برادر مأمون عباسی، قتل جعفر برمکی و انقراض آل برمک و دولت برامکه، واقعه هولاکو و مستعصم و انقراض دولت بنی عباس در این ماه بوده است.عروج حضرت ادریس به آسمان، استجابت دعای حضرت زکریا علیه السلام، عبور حضرت موسی علیه السلام از دریا و غرق شدن فرعونیان در نیل و عذاب اصحاب فیل نیز در ماه محرم رخ داده است.
 


http://atasheentezar.persiangig.com/%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7/new_folder/%DB%8C%D8%A7%20%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%20%286%29.gif

ای شده مجنون خدا السلام                        شاهرگ خون خدا السلام
ای شده سرشار، دلم از غمت                     باز محرم شد و دل محرمت

 

هنوز نیم قرن از حجه الوداع نگذشته، امت محمد، تیغ بر اوصای او کشیده اند و با نام اسلام، قلب اسلام را که امام است، می درند! اجسامشان به جانب قبله نماز می گزارند، اما ارواحشان هنوز همان اصنامی را می پرستند که ابراهیم شکسته بود، ... و ای کاش تا همین جا بسنده می کرد و قلب قبله را با تیغ نمی درید! عجبا! جهان را ببین که چه سان وارونه می شود!   (سید شهیدان اهل قلم مرتضی آوینی)


امام حسین علیه السلام:  من كشته اشكهایم، مؤمنى مرا یاد نكند، مگر آنكه به گریه مى‏افتد.



 

۱۳۹۲/۰۸/۱۱

 

          مثل موبایلت.....

نویسنده :

موضوع :


 

۱۳۹۲/۰۸/۰۳

 

          عید غدیرخم

نویسنده :

موضوع :





الحمدالله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمومنین(ع)

نام علی  :  عـدالـت

راه علی   :  سعـادت
عشق علی :  شهـادت

ذکر علی  :  عبـادت
عید علی :   مبـارک

اللـ هم صلّ علی محمّــد و آل محمّــد و عجـل فرجهـم
با عرض سلام و خوش آمدگـویی ؛ عیـد سعیـد غـدیر خـم به شما و خـانواده ی محـترمتان تبـریک عرض می کــنم.






رهبرم سید علی خامنه ای

http://www.heydarekarrar.com/uploads/2012/05/%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1%D9%85-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%B9%D9%84%DB%8C.jpg


هر کس در اين عصر مريد رهبر وامام خودشد و ولايت فقيه را در رکن اصلي زندگي قرار داد ميتواند ادعا کند اگر در کربلا بود حتما” امام حسين (ع) و زينب(س) را ياري ميکرد و در غير اينصورت سخنانش کذب هست.هشيار باشيم که رهبر ما فرزند و ذريه همان امام حسين مظلوم هست که ياري ميخواست و البته ياري براي ما درمندگان کنوني دراين عصر پر از پريشاني و ناباوريها.
انشاءالله پرچم اسلام بدست رهبر عزيز ايران بدست جد بزرگوارشان حضرت مهدي(عج) برسد.






باورداشت مهدویت در خطبه غدیر



Image

درباره امام زمان (عج) روایاتی از پیامبر بزرگوار اسلام و ائمه اطهار علیهم السلام وارد شده که اهمیت و ضرورت بحث مهدویت را ـ از همان سال‌های نخستین ظهور اسلام ـ می‌رساند. یکی از اخبار مهمی که از جانب نبی مکرم اسلام (ص) به دست ما رسیده است، بیان صفات و ویژگی‌های امام زمان (عج) در خطبه ی غدیر است؛ آن هم با عباراتی زیبا و در زمانی حساس که بحث انتساب امیرالمؤمنین علیه السلام مطرح بود. این نوشتار بر آن است تا با بهره‌گیری از آیات قرآن کریم و اخبار اهل بیت علیهم السلام این عبارات را (که حدود بیست و یک عبارت است) شرح دهد. در این شرح، هم به ظرافت‌های واژگانی و هم به معنای کلی عبارات ـ با در نظر گرفتن آیات و احادیث ـ توجه شده است.



مقدمه

در خطبه ی شریف غدیر به امام زمان (عج) توجه خاصی شده است و در سه فراز خطابه، پیامبر اکرم (ص) به وجود مبارک آن حضرت اشاره فرموده‌اند. در فراز اول می فرمایند:
« مَعَاشِرَ النَّاسِ آمِنُوا بِاللهِ وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ مِنْ قَبْلِ أنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى‏ أدْبارِها... مَعاشِرَالنّاسِ، النُّورُ مِنَ‏اللهِ عَزَّوَجَلَّ مَسْلوکٌ فِىَّ ثُمَّ فى عَلِىِّ بْنِ أَبى طالِبٍ، ثُمَّ فِى النَّسْلِ مِنْهُ إِلَى الْقائِمِ الْمَهْدِىِّ ، الَّذِی یَأْخُذُ بِحَقِّ اللهِ وَ بِکُلِّ حَقٍّ هُوَ لَنَا.» [1]
در این قسمت، پیامبر (ص) به صراحت جریان نور را علاوه بر خود، در امیرالمؤمنین علیه السلام و امامانِ از نسل ایشان تا مهدی موعود علیهم السلام جاری و ساری می‌دانند و آن بزرگوار را گیرنده ی تمام حق‌الله و حق اهل بیت علیهم السلام ـ که به آن‌ها ظلم شده است ـ معرفی می‌کنند.
فراز دوم از گفتار پیامبر اکرم (ص) ـ که اصل نگارش ما را در بر می‌گیرد ـ به‌صورت مستقل به امام زمان (عج) و بیان ویژگی های آن حضرت اختصاص دارد. حساسیت این قسمت از سخن را از آن‌جا می‌توان دریافت که حضرتش هجده بار مردم را با تکرار لفظ هشداردهنده ی «ألا» (= هان، آگاه باشید!) به دقت در کلام خود فرامی خوانند. پیامبر اکرم (ص) در آغاز این بخش، بار دیگر روند پیوسته ی نبوت و امامت را مطرح نموده و یادآور می‌شوند که سررشته ی این نظم، در دست علی علیه السلام است و پایان‌بخش این روند، حضرت مهدی (عج) خواهد بود:
« مَعاشِرَ النّاسِ، ألا وَإنِّى رَسولٌ وَ عَلِىٌّ الْإِمامُ وَالْوَصِىُّ مِنْ بَعْدى ... ألا إنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِى » [2]
پس از آن، بیست و یک ویژگی اساسی و مهم آن امام را ترسیم می‌نمایند که به آن‌ها خواهیم پرداخت.
سومین فراز، اواخر خطابه و هنگام بیعت گرفتن از مردم است که می‌فرمایند:
« فَأُمِرْتُ أنْ آخُذَ الْبَیْعَةَ مِنْکُمْ وَالصَّفْقَةَ لَکُمْ بِقَبُولِ ماجِئْتُ بِهِ عَنِ‏اللهِ عَزَّوَجَلَّ فى عَلِىٍّ أمیرِالْمُؤْمِنینَ وَالأوْصِیاءِ مِنْ بَعْدِهِ الَّذینَ هُمْ مِنِّى وَمِنْهُ إمامَةٌ فیهِمْ قائِمَةٌ، خاتِمُها الْمَهْدىُّ إِلى یَوْمٍ یَلْقَى اللهَ الَّذى یُقَدِّرُ وَ یَقْضی» [3]
« مأمورم که از شما پیمان بگیرم تا دست در دست من نهید، در پذیرش آن‌چه از سوی خداوند درباره ی علی امیرالمؤمنین علیه السلام آورده‌ام و درباره ی اوصیای پس از او که از من و اویند. این امامت در میان آنان پایدار است و خاتم آنان مهدی علیه السلام است و پیشوایی استوار است تا روزی که با خداوند قدر و قضا دیدار کند (قیامت)».
نقطه ی اوج خطبه ی غدیر ـ که از افتخارات شیعه به شمار می‌آید ـ این است که پیغمبر اکرم (ص)، آینده ی جهان را به‌صورت تابلوی بسیار دقیق و زیبایی طراحی کرده‌اند (همین فراز دوم). البته در سه جای دیگر هم (دوبار در قسمت ششم و یک بار در قسمت دهم خطابه) درباره ی امام زمان (عج) مطالبی را گفته اند؛ ولی قسمتی که دارای حساسیت است ـ و اگر کنار هم چیده شود، حکومت، شخصیت، علم، عصمت و ولایت تکوینی امام زمان (عج) روشن می‌شود ـ همین قسمت هشتم خطابه ی غدیر است. ما نیز در این نوشتار برآنیم تا ویژگی‌های امام زمان (عج) را در خطبه ی غدیر ذیل همین فراز دوم درباره ی ایشان شرح دهیم تا ظرافت‌های بیانی آن حضرت (ص) درباره ی امام زمان علیه السلام بیش از پیش آشکار گردد.



شرح عبارات پیامبر (ص) درباره ی ویژگی های امام زمان (عج)

عبارت اول:

« أَلَا إِنَّ خَاتَمَ الْأَئِمَّةِ مِنَّا الْقَائِمُ الْمَهْدِی »
« آگاه باشید که القائم المهدی از ماست.»
در ابتدا نکاتی را درباره ی اعراب جمله فوق بیان می‌کنیم و آن این‌که ممکن است اعراب فوق درست باشد؛ یعنی «القائم المهدی»، خبر «انّ» و مرفوع باشد؛ اما قول صحیح‌تر آن است که بگوییم: «خاتم الائمة»، اسم «انّ» و «منّا» خبر آن باشد و «القائم المهدی» صفت برای «خاتم الائمة» باشد؛ یعنی منصوب بخوانیم. در این صورت ترجمه ی عبارت فوق به این شکل می‌شود: «آگاه باشید که خاتم الائمه‌ای که قیام‌کننده و هدایت‌شده (یا هدایت‌کننده به امر پنهان) است از ماست». با این ترکیب، عبارت فوق، بار معنایی دیگری خواهد داشت و آن این‌که پیامبر (ص) با بیان جمله به این شکل (یعنی با نصب «القائم المهدی») می‌خواهد فخر و مباهات کند که آن وجود مبارک از خاندان ایشان است.
نکته‌ای را درباره ی نحوه ی اسم‌گذاری اَعراب بیان می‌کنیم، به این ترتیب که اَعراب روی شخص سه نوع اسم می‌گذارند: اسمی که در بدو تولد بر روی او می گذارند، لقب و کنیه. کنیه معمولاً با توجه به ویژگی‌های خاصی که آن شخص دارد یا با توجه اسم فرزند ارشد او انتخاب می شود؛ مثلاً وقتی در مورد امام زمان (عج) می‌گویند «ابوصالح» به این معناست که آن بزرگوار در صالح بودن سرآمد است. اما لقب به‌معنای صفتی است که خودِ شخص دارد؛ مثلاً برخی از القاب امام زمان (عج) عبارتند از: طاهر، زکی، رضی، مهدی، هادی، قائم، مُؤَمَّل (یعنی کسی که مورد آرزوست) و... .
نکته ی قابل توجه در فرق بین لقب و کنیه این است که وقتی کسی را با کنیه‌اش می‌خوانند، احترام و ارزشی والاتر برای آن شخص قائل شده اند، که این بار معنایی در القاب کمتر است. پیامبر (ص) در این عبارت، امام زمان (عج) را با القاب «القائم» و «المهدی» خطاب کرده و ایشان و مشخصاتش را با این القاب برای مردم معرفی نموده است. این در حالی است که اسم و کنیه حضرت علیه السلام همان اسم و کنیه ی پیامبر (ص) است. در روایتی آمده است که پیغمبر (ص) فرمودند:
« الْمَهْدِیُّ مِنْ وُلْدِی اسْمُهُ اسْمِی وَ کُنْیَتُهُ کُنْیَتِی » [4]
« اسمش اسم من است (یعنی همان اسم خاص) و کنیه‌اش هم، کنیه من است (یعنی ابوالقاسم).»
نکته ی دیگر این‌که غیر از پیامبر (ص)، سایر ائمه علیهم السلام نیز به تبعیت از آن حضرت، هرگز حضرت حجت علیه السلام را با نام اصلی خود نخوانده‌اند و پیوسته ایشان را با القاب و کنیه‌ها یاد کرده‌اند. در روایات گوناگونی از نام بردن آن حضرت نهی شده و دلیل خاصی برای این دستور بیان نشده است؛ مثلاً:
« عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: سَأَلَ عُمَرُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام عَنِ الْمَهْدِیِّ. قَالَ یَا ابْنَ أَبِی طَالِبٍ أَخْبِرْنِی عَنِ الْمَهْدِیِّ مَا اسْمُهُ؟ قَالَ أَمَّا اسْمُهُ فَلَا، إِنَّ حَبِیبِی وَ خَلِیلِی عَهِدَ إِلَیَّ أَنْ لَا أُحَدِّثَ بِاسْمِهِ حَتَّى یَبْعَثَهُ اللهُ عَزَّ وَ جَل» [5]
یا این عبارت از امام زمان (عج) که در یکی از توقیعات آمده است:
« مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ سَمَّانِی فِی مَحْفِلٍ مِنَ النَّاس » [6]
البته از برخی روایات به‌طور غیرمستقیم می‌توان فهمید مراد از این عمل ائمه علیهم السلام ـ که امام زمان (عج) را با القاب و کنیه‌ها خطاب می‌کردند ـ چه بوده است. مثلاً وقتی او را «قائم» می‌خوانند، ویژگی حضرت در قیام و زنده کردن دین از یاد رفته ی اسلام ـ پس از غیبت طولانی ـ به ذهن متبادر می‌شود؛ قیامی که در آن از قاتلین کربلا و از همه ی ظالمان عالم انتقام خواهد گرفت:
« عَنِ الثُّمَالِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ الْبَاقِرَ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْهِ یَا ابْنَ رَسُولِ اللهِ أَ لَسْتُمْ کُلُّکُمْ قَائِمِینَ بِالْحَقِّ؟ قَالَ: بَلَى. قُلْتُ: فَلِمَ سُمِّیَ الْقَائِمُ قَائِماً؟ قَالَ لَمَّا قُتِلَ جَدِّیَ الْحُسَیْنُ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ ضَجَّتِ الْمَلَائِکَةُ إِلَى اللهِ عَزَّوَ َلَّ بِالْبُکَاءِ وَ النَّحِیبِ وَ قَالُوا: إِلَهَنَا وَ سَیِّدَنَا أَتَغْفَلُ‏عَمَّنْ قَتَلَ صَفْوَتَکَ وَ ابْنَ صَفْوَتِکَ وَ خِیَرَتَکَ مِنْ خَلْقِکَ؟ فَأَوْحَى اللهُ عَزَّوَجَلَّ إِلَیْهِمْ: قَرُّوا مَلَائِکَتِی فَوَ عِزَّتِی وَ جَلَالِی لَأَنْتَقِمَنَّ مِنْهُمْ وَ لَوْ بَعْدَ حِینٍ ثُمَّ کَشَفَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ عَنِ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ علیه السلام لِلْمَلَائِکَةِ فَسَرَّتِ الْمَلَائِکَةُ بِذَلِکَ فَإِذَا أَحَدُهُمْ قَائِمٌ یُصَلِّی فَقَالَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِذَلِکَ الْقَائِمِ: أَنْتَقِمُ مِنْهُمْ».
« (ابوحمزه) ثمالی می‌گوید از امام باقر علیه السلام پرسیدم: مگر همه ی شما قیام به حق نمی‌کنید؟ کار شما مگر حق نیست؟ مگر برای به اصطلاح إثاره حق و ترویج حق به‌پا نمی‌خیزید؟ پس چرا به قائم گفتند قائم؟ حضرت فرمودند: موقعی که جدّم حسین ـ که درود خدا بر او باد ـ کشته شد، فرشتگان در درگاه خدا به شیون و زاری گریه کردند و گفتند: ای پروردگار و مولای ما! رها می‌کنی کسانی را که برگزیده تو از میان خلقت را کشتند؟ پس خداوند به فرشتگان وحی کرد که: ای فرشتگان در جای خود آرام گیرید. قسم به عزت و جلال خودم، از تمام آنها انتقام خواهم گرفت ولو بعد از مدتی باشد. عجله نکنید. سپس خدا پرده را برداشت و ائمه از نسل امام حسین علیه السلام را نشان داد. فرشتگان خوشحال شدند و فرزندان امام حسین علیه السلام را دیدند، که نُه نفر بودند (همه نشسته بودند ولی) یک نفر ایستاده و مشغول نماز بود. خداوند فرمود: به ‌وسیله ی آن کسی که درحال قیام و مشغول نماز است، از آن‌ها انتقام خواهم گرفت» [7]
دلیل این‌که آن حضرت به «مهدی» ملقب شده‌اند، این است که ایشان از جانب پرورگار هدایت شده و در دامان و ساحت قدس ربوی تربیت و هدایت یافته است. البته معنای دیگری نیز دارد که آن عبارت است از هدایت‌کننده ی به امر پنهان. به همین شکل است سایر القاب و کنیه‌های ایشان که شرح و بسط هر کدام در مورد وجود مقدس آن بزرگوار در این‌جا برای ما مقدور نیست.
اما در مورد عبارت بیان‌شده توسط پیامبر (ص) در روز غدیر باید گفت که در آن روز گویی پیامبر (ص) می‌خواست بفرماید: آگاه باشید ای مردم! من امروز اتمام حجت کردم و ائمه ی راستین و حقیقی شما را که علی و اهل بیتش علیهم السلام هستند، به شما معرفی کردم و نام آن‌ها را برای شما بردم. حال اگر بنابر هر دلیلی از صراط اهل بیت من علیهم السلام منحرف شدید و تن به ولایت کس دیگری دادید و مسیر اسلام را منحرف کردید، بدانید که در نهایت مردی از اهل بیت من علیهم السلام خواهد آمد که از جانب خدای تعالی هدایت شده است و هیچ اشکال و نقصی در او نیست و قیام می‌کند تا دین و سنت حقیقی اسلام را زنده نماید.



عبارت دوم:

« أَلَا إِنَّهُ الظَّاهِرُ عَلَى الدِّین »
« بدانید که اوست غلبه کننده برهمه ی ادیان »
در تشریح این جمله باید نکاتی را در ابتدا بیان کنیم؛ اولاً فرق است بین دین و دینداری؛ دین یک ارزش است و دینداری ارزشمند. مانند رابطه ی‌ بین ایمان و مؤمن که ایمان ارزش است و مؤمن ارزشمند. در مورد ائمه علیهم السلام بحثی وجود دارد که ائمه علیهم السلام ارزش هستند یا ارزشمند؟ ایمان هستند یا مؤمن؟ عدل‌اند یا عادل؟ علم اند یا عالم؟ انتقام اند یا منتقم؟ رأفت اند یا رئوف؟
در این‌باره باید بگوییم که انسان‌ها غیر از ارزش‌ها هستند. انسان‌ها باید ارزش‌ها را کسب کنند تا دارای آن ارزش‌ها بشوند. لذا اگر در مورد امام زمان (عج) بپرسند که ایشان دین است یا دیندار؟ عدل است یا عادل؟ پاسخ این است که ایشان دیندار و عادل است و در نهایت می‌گوییم ایشان ارزشمند است. در اصطلاح ادبیات می‌گویند: «ذات ثبت له صفة»؛ یعنی ذاتی که صفت و ارزشی برایش ثابت شده است، که در این صورت عبارت «أَلَا إِنَّهُ الظَّاهِرُ عَلَى الدِّین»‏ این‌گونه معنا می‌شود: «الا ان دینه ظاهر علی الدین»؛ یعنی دین او یا دین به سبب او بر همه ی ادیان غالب است.
نکته ی دیگر درباره ی این عبارت این است که پیامبر (ص) فرموده‌اند: «شخصِ امام زمان (عج) بر ادیان غالب است». در بیان معنای آن یک توجیه این است که بگوییم او غالب بر ادیان است؛ یعنی او دین را غلبه می‌دهد بر تمام ادیان. در مورد ائمه طاهرین علیهم السلام هر دو تعبیر (یکی این‌که بگوییم آن بزرگواران دین هستند و دیگر این‌که بگوییم دیندار هستند) وجود دارد؛ یعنی وقتی قرآن می‌فرماید:
« إِنَّما یَخْشَى اللهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماء » [8]
« (آرى) حقیقت چنین است؛ از میان بندگان خدا، تنها دانشمندان از او مى ‏ترسند.»
می‌گویند منظور از «العلماء» یعنی ائمه علیهم السلام؛ یعنی این‌ها دانشمند هستند. از طرفی در زیارت آل یاسین می‌خوانیم:
« السلام علیک ایها العلم المنصوب و العلم المصبوب»
« سلام بر تو ای دانش ریخته شده از آبشار توحید و خداشناسی.»
پس اطلاق علم، بر امام زمان (عج) شده است. همچنین می‌گوییم:
« اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى وَلِیِّ أَمْرِکَ الْقَائِمِ الْمُؤَمِّلِ وَ الْعَدْلِ الْمُنْتَظَرِ احْفُفْهُ بِمَلَائِکَتِکَ الْمُقَرَّبِینَ وَ أَیِّدْهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ» [9]
« خداوندا درود فرست بر ولی امر خودت که قائم و آرزو و عدلِ مورد انتظار است (پس ایشان را) با ملائکه مقربین (درگاهت) بپوشان و با روح القدس یاری اش کن ای پروردگار جهانیان».
پس به امام زمان (عج) گفته می‌شود عدل؛ نه عادل. در ادبیات عرب هم به این گونه استعمال، مبالغه از باب «زیدٌ عدلٌ» می‌گویند، یعنی کسی که یک صفتی را زیاد دارد، دیگر نمی‌گویند «زیدٌ عادلٌ» (یعنی مشتق را بر اسم ذات حمل نمی‌کنند؛ بلکه خود مصدر را بر آن حمل می‌کنند) در نتیجه می‌گویند: «زیدٌ عدلٌ، زیدٌ رحمةٌ، زیدٌ علمٌ». لذا در این‌جا که گفته «انه الظاهر علی الدین»؛ یعنی خودِ امام زمان (عج) بر ادیان چیره است؛ وقتی هم خودِ امام زمان (عج) دین باشد پس جدّ ایشان ـ یعنی حضرت محمد (ص) ـ نیز دین خواهد بود.
لذا در این‌جا پیامبر (ص) می‌خواهد بگوید: آگاه باشید که خود امام زمان (عج) دین و آیین من است و شخصِ اوست که غالب بر ادیان است و یا این‌که می‌خواهد بگوید که دین امام زمان (عج) بر همه ی ادیان غالب است. پس آگاه باشید که اگر از راه ولایت اهل بیت علیهم السلام بیرون رفتید در نهایت او خواهد آمد، مؤاخذه خواهید شد و به ناچار باید به دین او بگروید.
معنای دیگری که می‌توان برای این عبارت در نظر گرفت، این است که بگوییم «الدین» یعنی دین اسلام. «أَلَا إِنَّهُ الظَّاهِرُ عَلَى الدِّینِ» یعنی او راهنمای دین است. ایشان راهنمای کلِ دینِ اسلام و غالب بر دین هستند. اگر بخواهیم دین را تعریف کنیم باید بگوییم که دین چتری دارد که بالای آن وجود مقدس امام زمان (عج) قراردارد. یعنی دین در اینجا به معنای ادیان نبوده و به معنای دین اسلام است. یعنی او غالب و حاکم و چیره بر کل دین اسلام است.
این‌که می گوییم دین اسلام نقطه ی بلندش وجود مقدس امام زمان (عج) است، یعنی او ولی الله است و اتصال و پیوند بلاواسطه با الله دارد. چون معنای ولی و ولایت، قرب بدون حجاب است. حجاب ممکن است گناه، غفلت و یا حتی نور باشد که بین انبیا و خداوند حجب نوری نیز وجود دارد. درنتیجه «أَلَا إِنَّهُ الظَّاهِرُ عَلَى الدِّینِ» یعنی کل دین، امام زمان (عج) است و در رأس مخروطِ دین قرار دارد و اگر او را نگاه کنیم، همه دین را داریم، لذا در روایات وارد شده است که اگر کسی ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام را قبول کند و بپذیرد، همه چیز را قبول کرده، و وقتی که امیرالمؤمنین علیه السلام را قبول نکند، همه چیز را منکر شده است، این امر بدان سبب است که کل دین عبارتست از وجود مقدس ائمه طاهرین علیهم السلام.
« عن أبی حمزة الثمالی، قال قال لنا علی بن الحسین زین العابدین علیهما السلام أی البقاع أفضل. فقلت الله و رسوله و ابن رسوله أعلم. فقال إن أفضل البقاع ما بین الرکن و المقام، و لو أن رجلا عمر ما عمر نوح فی قومه ألف سنة إلا خمسین عاما، یصوم النهار و یقوم اللیل فی ذلک الموضع، ثم لقی الله بغیر ولایتنا ، لم ینفعه ذلک شیئا » [10]
پس «أَلَا إِنَّهُ الظَّاهِرُ عَلَى الدِّینِ» نقطه ی اوج آن «ألَا إِنَّ خَاتَمَ الْأئِمَّة مِنَّا الْقَائِمُ الْمَهْدِی‏» است؛ یعنی در سه واژه تمام مختصات امام زمان (عج) و حکومت جهانی او که همه ی انبیاء به آن وعده داده‌اند، آمده که «خاتم الائمه»: یعنی وارت کل انبیاء است. «القائم» یعنی قیام‌کننده ی خالص؛ یعنی برای همه چیز قیام می‌کند: وضع دینی، اجتماعی، اقتصادی و... که تمام این معانی در القائم مندرج هست. «المهدی» هم یعنی هدایت شده از جانب خدا.
به نظرمی‌رسد پیامبر (ص) احتمالاً در ذکر سه عنوان: «خاتم الائمه»، «قائم» و «مهدی» نکته ی «الأَهَم فالأَهَم» را رعایت نموده است. یعنی به این صورت که اول مهم ترین بعد مهم‌تر و بعد مهم، به تدریج پایین می‌آید و ادامه می‌دهد. روش نگارش کتب حدیثی هم توسط بزرگانی همچون کلینی در کافی و علامه مجلسی در بحار به همین صورت بوده است.


آیات مربوط به بحث


در قرآن کریم سه آیه در تأیید جمله ی «الا انه الظاهر علی الدین» آمده است که عبارتند از:
« هُوَ الَّذی أرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ » [11]
در تفاسیر متعددی آمده است که آیه ی فوق درباره ی قائم آل محمد علیهم السلام نازل شده است [12]
« هُوَ الَّذی أرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَ کَفى‏ بِاللهِ شَهیداً » [13]
البته غیر از این این آیات و روایات ذیل آن‌ها، روایات گوناگونی از جانب ائمه اطهارعلیهم السلام صادر شده‌اند که مضمون و معنای عبارت پیامبر (ص) درباره ی امام زمان (عج) را در روز غدیر معنا و تأیید می کنند.

عبارات سوم و چهارم:

« أَلَا إِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظَّالِمِینَ»
« آگاه باشید که امام زمان (عج) انتقام گیرنده از ستمکاران است »
« أَلَا إِنَّهُ فَاتِحُ الْحُصُونِ وَ هَادِمُهَا »
« آگاه باشید که او فاتح دژها و منهدم کننده ی آنهاست »
این فراز از ویژگی های آن حضرت، نشان‌دهنده ی آن است که دنیای قبل از ظهور ایشان، دارای ویژگی های خاصی است که سبب شده است تا پیامبر (ص) آن بزرگوار را این‌گونه و با این صفاتِ با اقتدار و هول‌انگیز معرفی نمایند. البته همه ی این‌ها درست است؛ زیرا اخبار فراوانی از عامّه و خاصّه به ما رسیده است که نمایانگر این است که دنیای قبل از ظهور ایشان، جولانگاه ظالمان، مشرکین و بی‌دینان است؛ کسانی که با در دست داشتن قدرت، پیوسته در حال ظلم و خیره سری در دنیا هستند. لذا پیامبر اکرم (ص) آن بزرگوار را این گونه با صلابت و هیبت معرفی می نماید. هیچ دین و آیینی، منجیِ مورد نظر خود را این‌گونه معرفی نکرده است و به دلیل همین صلابت و بزرگی در وجود ایشان است که سبب شده تا توجه بسیاری از پیروان سایر ادیان را به خود جلب کند.
از طرف دیگر این ویژگی‌، خود، نوعی دلگرمی است به شیعیان آن حضرت و مردمی که مورد ظلم و ستم واقع شده‌اند و به آن‌ها روح امید و زندگی را تزریق می‌کند؛ لذا اعتقاد به چنین منجی‌ای، سرآغاز حیاتی امید‌بخش در جامعه اسلامی و حتی سایر جوامع است که این روند رو به افزایش ظلم و ستم در جهان، بالاخره در نقطه‌ای متوقف خواهد شد و آن منجی با در هم کوفتن صلابت ظالمین و مشرکین و بی دینان، آرامش و عدل و داد جهانی را به ارمغان خواهد آورد.
البته فراموش نشود که روایات گوناگونی وجود دارد که نشان می‌دهند وقتی آن حضرت ظهور می کنند، آن‌چنان با صلابت و هیبت هستند که در دل مردم ایجاد رعب و وحشت می‌کنند. از جمله این روایت:
« عن محمد بن مسلم الثقفی قال سمعت أبا جعفر محمد بن علی الباقر علیه السلام یقول القائم منا منصور بالرعب مؤید بالنصر تطوى له الأرض و تظهر له الکنوز یبلغ سلطانه المشرق و المغرب و یظهر الله عز و جل به دینه على الدین کله و لو کره المشرکون‏ ...» [14]


 

۱۳۹۲/۰۸/۰۱

 

مطالب گذشته

·

اللهم عجل لولیک الفرج ارسال در : ۱۴۰۱/۱۲/۲۰

·

عید مبعث مبارک باد ارسال در : ۱۴۰۱/۱۱/۲۸

·

نماهنگ روح و ریحانم      ارسال در : ۱۴۰۱/۱۰/۲۳

·

نماهنگ آقای روسپید ارسال در : ۱۴۰۱/۱۰/۰۷

·

نماهنگ اورگ خواهشی (دلهایمان با شما آرام می گیرد) ارسال در : ۱۴۰۱/۱۰/۰۷

·

نماهنگ قطعه ی نور برای خواهرم    ارسال در : ۱۴۰۱/۱۰/۰۷

·

یادمان نمی رود ارسال در : ۱۴۰۱/۰۸/۱۸

·

مداح اهلبیت (ع) شهید محمود جدیری کهنموئی ارسال در : ۱۴۰۱/۰۷/۰۷

·

مراحل ایمان  مؤمن ارسال در : ۱۴۰۱/۰۷/۰۵

·

هفته دفاع مقدس گرامی باد ارسال در : ۱۴۰۱/۰۷/۰۱

·

🔮 صبر و پایداری عامل همه پیروزی ها! ارسال در : ۱۴۰۱/۰۶/۳۱

·

🔮 نماهنگ  آنام  🌷 همسران شهدا وارثان بزرگی!     ارسال در : ۱۴۰۱/۰۵/۲۶




 مداح شهید سرگرد پاسدار محمود جدیری کهنموئی از شهدای روستای کهنمو از توابع شهرستان اسکو در استان آذربایجان شرقی می باشند.به امید شفاعت شهیدان صلوات