پدر ادبیات مقاومت شیعی آذربایجان استاد حاج سید حسین کهنموئی
زائرین قبر من این شام عبرتخانه است مدفنم آباد و قصر دشمنم ویرانه است
دختری بودم سه ساله بسته بر بند ستم مرغ بی بال و پری را این قفس کاشانه است
بود سلطانی ستمگر صاحب قدرت یزید فخر می کرد او که مستم بر کفم پیمانه است
تکیه می زد او به تخت سلطنت با کبر و وَجد این تکبر ظالمان را عادت روزانه است
داشت او کاخی مجلل،دستگاهی با شکوه خود چو مردی کز غرور سلطنت دیوانه است
من به دیوار خرابه می نهادم روی خود زان همیشه روسفیدم شهرتم شاهانه است
داشتم من بستری از خاک و بالینی زخشت همچو مرغی کو بسا محروم ز آب و دانه است
بر تن رنجور من شد کهنه پیراهن کفن پر شکسته بلبلی را این خرابه لانه است
محو شد آثار او پاینده شد آثار من ذلت او عزت من هر دو جاویدانه است
#کهنموئی چشم عبرت باز کن بیدار شو آشنا هرکس نشد بر سرّ حق بیگانه است
برچسبها:
حاج_سید_حسین_کهنموئی,
حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها,
حرم_حضرت_رقیه,
حضرت_رقیه |