|
|
نویسنده :
|
موضوع :
|
|

حضرت علي اكبر (علیه السلام) فرزند ابي عبدالله الحسين(علیه السلام) بنا به روايتي در يازدهم شعبان،(1)سال43 قمري در مدينه منوره ديده به جهان گشود. پدر گرامي اش امام حسين بن علي بن ابي طالب (علیه السلام) و مادر محترمه اش ليلي بنت ابي مرّه بن عروه بن مسعود ثقفي است.(2) او از طايفه خوش نام و شريف بني هاشم بود . و به بزرگاني چون پيامبر اسلام(ص)، حضرت فاطمه زهرا(س)، امير مؤمنان علي بن ابي طالب(علیه السلام) و امام حسين (علیه السلام) نسبت دارد . ابوالفرج اصفهاني از مغيره روايت كرد: روزي معاويه بن ابي سفيان به اطرافيان و هم نشينان خود گفت: به نظر شما سزاوارترين و شايسته ترين فرد امت به امر خلافت كيست؟ اطرافيان گفتند: جز تو كسي را سزاوارتر به امر خلافت نمي شناسيم! معاويه گفت: اين چنين نيست. بلكه سزاوارترين فرد براي خلافت، علي بن الحسين(علیه السلام)است كه جدّش رسول خدا(ص) مي باشد و در وي شجاعت و دليري بني هاشم، سخاوت بني اميه و فخر و فخامت ثفيف تبلور يافته است. (3)
1. مستدرك سفينه البحار (علي نمازي)، ج 5، ص 388. 2. أعلام النّساء المؤمنات (محمد حسون و امّ علی مشكور)، ص 126؛ مقاتل الطالبين (ابوالفرج اصفهانی)، ص 52. 3. مقاتل الطالبين، ص 52؛ منتهی الآمال (شيخ عباس قمی)، ج 1، ص 373 و ص 464.
برچسبها:
ولادت_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام,
سرگرد_پاسدار_شهيد_محمود_جديري_کهنمو_ئي,
موسسه_فرهنگي_المهدي_عج_کهنمو,
شهيد_جديري_کهنمو_ئي |
|
|
نویسنده :
|
موضوع :
|
|

ای شهید ای شاهد گویای عشق
ای عقاب آسمان پیمای عشق
ای بکف بگرفته سر درراه دوست
خود تو هستی سرور و مولای عشق
در مقام قرب جانان جای توست
ای به نزدت مانده بر جا پای عشق
ای ز ایثارت ملائک در شگفت
ای نسیم صبح جان افزای عشق
بر گرفتاران عالم شمع راه
سر نهاده بر کف سودای عشق
خلعتی برقامتت ارزنده نیست
بر تنت جز خلعت زیبای عشق
هر کسی ازعشق نوعی دم زند
از تو شد روشن به ما معنای عشق
خود تو بودی در تکلم با خدا
نور بخش وادی سینای عشق
بر بلندای ستیغ عاشقی
صوت تکبیرت رسد از نای عشق
عقل عاجز ماند ازرفتار تو
سر نهادم لاجرم بر پای عشق
چشم حق بین تو باحق آشناست
خون تو شد مایه احیای عشق
ساعتی رفتی ره صد ساله را
از تو آید ناله و آوای عشق
نعمت اللهی به مدحت زد رقم
ز تو خواهد لطفی ای صهبای عشق
برچسبها:
سرگرد_پاسدار_شهيد_محمود_جديري_کهنمو_ئي,
موسسه_فرهنگي_المهدي_عج_کهنمو,
شهيد_جديري_کهنمو_ئي,
شهداي_کهنمو |
|
|
نویسنده :
|
موضوع :
|
|

این چشم ها که محروم از یک نگه به یارند
بهتر که کور گردند، بگذار خون ببارند
آنکو قرار دارد کی داغ یار دارد؟
دعوی عشق کم کن عشّاق بی قرارند
آنانکه یاد اویند دائم به جستجویند
حتّی خزان ز هجران در موسم بهارند
قومی کنار یارند امّا زیار دورند
قومی زیار دورند امّا کنار یارند
آنانکه بی تو سوزند سوزند عالمی را
ای وای اگر بدین سوز آهی ز دل بر آرند
ای خانۀ غمت دل ای فرش مقدمت گل
بر چشمها بنه پا انگار کن که خارند
اشجار سبز با تو کمتر ز نخل خشکند
گل های سرخ بیتو چون شعله های نارند
برچسبها:
امام_زمان,
روستاي_کهنمو,
کهنمو,
کهنمو_ئي |
|
|
نویسنده :
|
موضوع :
|
|

مهمان خاک پاک شهیدان شده دلم
حس می کنم که تازه مسلمان شده دلم
من آن کویر پرعطشم بی قرار آب
با این دل شکسته ، چو باران شده دلم
ترسم که عشق کار به دست دلم دهد
چندیست باز بی سر و سامان شده دلم
آری غریبه ام به پناه تو آمدم
در غربت سکوت تو ، مهمان شده دلم
ای عشق باز در دل من خانه کرده ای
حالا پر از جوانه ی ایمان شده دلم
برچسبها:
سرگرد_پاسدار_شهيد_محمود_جديري_کهنمو_ئي,
شهيد_جديري_کهنمو_ئي,
شهداي_کهنمو,
گلزار_شهداي_کهنمو |
|
|
نویسنده :
|
موضوع :
|
|
بسم رب الشهدا
سلام شهداء من یک جوان هیئتی هستم اگر خدا بخواهد
من از شما یه سوال دارم برای چی رفتید
جنگ که شهید بشین مگر ما از شما خواسته بودیم؟
میدونم:
شما رفتید که ناموس من راحت باشه
شما رفتید که من راحت شب سر به زمین بزارم
شما رفتید که من راحت درس بخونم
شما رفتید که من راحت هیئت بگیرم
شما رفتید که اصلا من باشم
شما رفتید که اسلام (شیعه) پا برجا باشه . ... ولی:
بیاید ببینید:
که چجوری داریم خودمون ناموسمونو به حراج میزاریم
چجوری داریم با کارمون دل شما و اقا مونو میشکنیم
ای خداااااااااااااااااا دارم میمیرم،دارم دق میکنم از این
همه نامردی مردم نامرد
ای شهداااااااااااا بیاید ببینید چجوری فرزندان شما
مورد تمسخر بعضیاقرار میگیرندکه میگن میخاست نره
آآآآآآآی اونی که این حرفو میزنی اگر نمیرفت که الان
یه خواب خوش نداشتی
اگر نمیرفت که تو الان نمیتونستی با ماشین مدل بالات
توخیابونا راحت ویراج بدی و گناه کنی
بیاید ببینید چجوری دخترا با لباسای انچنانی دارن
خون شما رو زیر پا میزارن
بیاید ببینید چجوری با مجلسای شبانه دل امام زمان رو
خون میکنند
بیاید ببینید چجوری داریم با کارامون دین فروشی میکنیم
حرف اخر:
شهدا شرمند ه ایم حلالمون کنید میدونم در حق
شماها نامردی کردیم ولی بازم دعامون کنید.
برچسبها:
سرگرد_پاسدار_شهيد_محمود_جديري_کهنمو_ئي,
شهيد_جديري_کهنمو_ئي,
شهداي_کهنمو,
گلزار_شهداي_کهنمو |
|
|
نویسنده :
|
موضوع :
|
|

روزى پيامبر صلى الله عليه و آله با اصحاب خود نشسته بودند. پيامبر جوان نيرومندى را ديد
كه اول صبح مشغول كار و تلاش مى باشد. بعضى از حاضران گفتند: اين شايسته تمجيد و
ستايش بود، اگر نيروى جوانى خود را در راه خدا به كار مى انداخت ؟
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: چنين نگوييد، اگر اين جوان كار مى كند تا نيازمنديهاى خود
را تاءمين كند و از ديگران بى نياز گردد، در راه خدا گام برداشته و همچنين اگر به نفع پدر
و مادر ناتوان و كودكان خردسالش كار كند و آنها را از مردم بى نياز سازد، باز هم در راه
خدا قدم برداشته است. برچسبها:
پیامبر اکرم,
روستاي_کهنمو,
کهنمو,
کهنمو_ئي |
|
|
نویسنده :
|
موضوع :
|
|

تاريخ حداقل سه بار زنداني شدن حضرت را گزارش كرده است. به نظر ميرسد اولين باري كه ايشان توسط خلفاي عباسي به زندان افتاده باشند مربوط به سالهاي 254 يا 255 باشد. گزارشي كه اين واقعه را در اختيار ما قرار داده اشاره به زندان افتادن امام عسكرى و برادرش دارد. با توجه به آغاز امامت امام عسكري عليه السّلام در سال 254 ق، آمدن دو برادر به زندان بايد در همين سالها باشد.در اين خبر آمده است كه حضرت به زندانيان فرمود: اگر فلان مرد (حضرت اشاره به يكي از زندانيان نمود مدعى بود علوى است) در ميان شما نبود، مى گفتم پس از چه مدتى از اين زندان رها مى شويد؛ زيرا او شما را زير نظر گرفته و حركاتتان را به خليفه گزارش مى كند. يكي از زندانيان به نام ابو هاشم مى گويد: روزى ما اين مرد را غافلگير كرده و كاغذى را كه در آن درباره تك تك ما گزارش هاى بدى براى خليفه آماده كرده بود از لباسش درآورديم.[1] گزارش بعدي از زنداني بودن حضرت مربوط به زمان خلافت «مهتدى عباسي» (255- 256) است. اين خليفه مدعى بود كه عمر بن عبد العزيز عباسيان است. ابو هاشم جعفرى كه در آن دوران در زندان بوده است، ميگويد: در دوران مهتدى، هنگامى كه در زندان بودم، امام عسكرى عليه السّلام را به زندان آوردند. با كشته شدن مهتدى در سال 256 خدا جان او را از خطر مرگ رهانيد؛ زيرا خليفه قصد كشتن آن حضرت را داشت.[2] چنان كه نقل شده امام عسكرى بار ديگر در خلافت «معتمد عباسى» (256- 279) زندانى شدند. در روايتى آمده كه آن حضرت در سال 259 ق در زندان معتمدعباسى بوده و «على بن جرين» زندانبان او بوده است. او در پاسخ معتمد كه درباره امام از وى سؤالاتى نموده، چنين گفته است: همواره روزها روزه دار و شبها مشغول نماز است.[3] همچنين صيمرى در كتاب «الاوصياء» روايت كرده كه گفت: من خود خط ابو محمد عسكرى عليه السّلام را هنگام خروج از زندان معتمد ديدم كه اين آيه را نوشته بود: يُرِيدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ.[4] به نظر مي رسد سومين زندان حضرت نيز متعلق به همين سال يعني سال 295 ق باشد. گزارش زير را مي توان به عنوان تاييد ارائه نمود: به احتمال قريب به يقين اين زندان براى امام در سال 259 اتفاق افتاده است و شاهدى كه در درستى اين مطلب وجود دارد روايت ذيل است: كشّى در كتاب «رجال» خود به نقل از محمد بن ابراهيم سمرقندى آورده است: عازم حج بودم كه ... سخن از فضل بن شاذان به ميان آمد و گفتند: او به دليل نفخ معده به شدت بيمار است. در ميانه راه ... نزد محمد بن عيسى عبيدى كه شيخى فاضل بود ... رفتم. در خانه او عدهاى را كه با حالتى افسرده و مغموم نشسته بودند ديدم، علت را جويا شدم، گفتند: ابو محمد (امام عسكري) عليه السّلام زندانى شده است. من سفر خود را دنبال كرده و در بازگشت باز نيز دوباره به ديدن محمد بن عيسى رفتم. اين بار او را با چهرهاى شاد و سرحال ديدم، چگونگى اوضاع را از وى پرسيدم، جواب داد: امام آزاد شده است... اگر چنانكه مشهور است بپذيريم كه فضل بن شاذان در سال 260 وفات كرده است، به طور طبيعى بايد بگوييم امام در اواخر سال 259 قبل از ذى حجه در زندان بوده است.[5]
پي نوشت: [1] . اربلي، كشف الغمه، ج 2، ص 432؛ مجلسي، بحار الانوار، ج 50، ص 254؛ قطب راوندي، الخرائج و الجرائح، ج 2، ص 182. [2] . مجلسي، بحار الانوار، ج 50، ص 313؛ شيخ طوسى، الغيبه، ص123. [3] . مجلسي، بحار الانوار، ج 50، ص 314. [4] . صف، آيه 8. [5] . رسول جعفريان، حيات فكري و سياسي امامان شيعه، ص544-546. منبع: سایت انوار طاها چند بار به زندان افتاد؟
برچسبها:
امام_حسن_عسکری_علیه_السلام,
سرگرد_پاسدار_شهيد_محمود_جديري_کهنمو_ئي,
شهيد_جديري_کهنمو_ئي,
شهداي_کهنمو |
|
|
نویسنده :
|
موضوع :
|
|
 هشتم اردیبهشت ماه سال 1360 ه. ش، پرنده ای سبک بال، عارفانه کوله بار سفر عشق بست و به خیل عاشقان الهی پیوست. او مردی از تبار عشق بود که سلوک الی اللّه را در خاک های جبهه و زیر آتش گلوله های دشمن پیمود.
او ذره ذره وجودش الهی بود. در هجوم حوادث روزگار با عقاب تیز پروازش سینه آسمان را شکافته و کفر و الحاد را در زمین و زمان از بین می برد. او خلبان بلند پرواز آسمان خدا، شهید علی اکبر شیرودی بود.
اینک بیست و یک بهار است که او به مهمانی خدا رفته است ؛ اما خونش هنوز هم در رگ های زمین و زمان جاری است.
برچسبها:
شهادت,
خلبان,
علي,
اكبر |
|
|
نویسنده :
|
موضوع :
|
|

مقایسه ناصحیح
فَقَالَ الْمَلَؤُاْ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ مَا هَاذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكمُْ يُرِيدُ أَن يَتَفَضَّلَ عَلَيْكُمْ وَ لَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَنزَلَ مَلَئكَةً مَّا سَمِعْنَا بهَِاذَا فىِ ءَابَائنَا الْأَوَّلِينَ
جمعیت اشرافی (و مغرور) از قوم نوح که کافر بودند گفتند: «این مرد جز بشری همچون شما نیست، که میخواهد بر شما برتری جوید! اگر خدا میخواست (پیامبری بفرستد) فرشتگانی نازل میکرد; ما چنین چیزی را هرگز در نیاکان خود نشنیدهایم!
1- تهمت برترىجویى، وسیلهى تبلیغات كفّار است. «یرید اَن یَتفضّل علیكم» 2- انسان متكبّر، براى خدا هم تكلیف معیّن مىكند. «لو شاءاللّه لانزل ملائكةً» 3 - كافران كمال را نقص مىپندارند. «ماهذا الاّ بشر... لانزلملائكةً» (انسان بودن انبیا براى راهنمایى بشر كمال است، امّا كفّار مىگفتند: او نباید بشر باشد) 4- در برابر منطق صحیح، به تاریخ و تقلید نیاكان و فرهنگ ملّى خود تكیه نكنید و مدافع وضع موجود نباشید. «ما سَمِعنا بهذا» برچسبها:
سوره مبارکه مؤمنون,
مقایسه ناصحیح,
سرگرد_پاسدار_شهيد_محمود_جديري_کهنمو_ئي,
شهيد_جديري_کهنمو_ئي |
|
|
نویسنده :
|
موضوع :
|
|

از شبهه هايي که دشمنان در عرصه ي نام گذاري در دوران اموي و عباسي مي پراکنند اين است که چرا خدا نام علي را در قرآن نام نبرد؟ اگر در قرآن هست، کجاست؟ و اگر نام علي به صراحت در قرآن نيست، چرا شيعه بر امري استدلال مي کند که قرآن بر آن نصي ندارد؟
از ابو بصير روايت شده که از امام صادق (عليه السّلام) درباره ي اين آيه پرسيدم: ( أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ ) (1) ( از خدا اطاعت کنيد و از پيامبر فرمان بريد و از صاحبانِ امر خودتان ) امام (عليه السّلام) فرمود: درباره ي علي بن ابي طالب و حسن و حسين (عليهم السّلام) نازل شد. پرسيدم،
مردم مي گويند: چرا نام علي و اهل بيت او در کتاب خداي بزرگ نيامده است؟ امام (عليه السّلام) فرمود، به ايشان بگو: بر رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) نماز نازل شد و خدا نام نبرد که سه رکعت است با چهار رکعت تا پيامبر آن را براي مردم تفسير کند. بر آن حضرت، زکات نازل شد و نام نبرد که مردم از هر 40 درهم، چقدر زکات بدهند تا پيامبر براي آنها بيان دارد. خدا حج را نازل کرد و به مردم نگفت که 7 بار طواف کنند تا رسول خدا آن را برايشان تفسير کند.
آيه ي ( أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ ) ( از خدا فرمان بريد و از پيامبر و از صاحبان امرتان ) نازل شد، رسول خدا فرمود: اين آيه، درباره ي علي است؛ به هر که مولا منم، علي است مولاي او... اگر پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) خاموش مي ماند و بيان نمي کرد که اهل بيتش کيانند، آل فلاني و فلان شخص، ادعا مي کردند که اهل بيت آن حضرت اند ليکن خداي بزرگ در کتابش پيامبرش را با نزول اين آيه تصديق کرد:
( إِنَّمَا يرِيدُ اللَّهُ لِيذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيتِ وَيطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا )؛ (2) همانا خدا خواست که پليدي را از شما خاندان بزدايد و پاک و پاکيزه تان سازد. علي و حسن و حسين و فاطمه [ آنجا ] بودند. پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) آنان را در خانه ي اُم سلمه، تحت عبا درآورد، سپس فرمود: خدايا، اينان اهل بيت من اند... (3).
پي نوشت ها : 1- سوره نساء(4) آيه ي 59. 2- سوره ي احزاب (33) آيه ي 33. 3- اصول کافي 286:1، حديث 1، باب ما نَصَّ الله و رسوله علي الائمة (عليهم السّلام).
منبع مقاله : شهرستاني، سيدعلي؛ (1390)، نام خلفا بر فرزندان امامان (عليهم السّلام) ( بن مايه ها، پيراهه ها )، ترجمه: سيد هادي حسيني، قم: انتشارات دليل ما، چاپ اول برچسبها:
چرا نام علي,
ع,
در قرآن نيست,
سرگرد_پاسدار_شهيد_محمود_جديري_کهنمو_ئي |
|
|
نویسنده :
|
موضوع :
|
|
حضرت زینب کبری (س) پس از واقعه کربلا

پرسش:آیا اینکه بعد از حادثه کربلا موی سر حضرت زینب(سلام الله علیها) سفید شده بوده واقعیت دارد؟ اگر درست است سند آن کجاست؟
پاسخ:اینکه در اثر مصیبت موهای سر صاحب مصیبت در زمانی کم به سفیدی می گراید،چیزی است که قابل انکار نمی باشد.حال مصیبتی مانند آنچه بر حضرت زینب(سلام الله علیها) وارد شده است که جای خود دارد.آنهم مصیبتی که در فرازهاي آغازين زيارت عاشورا، چنين زمزمه مي کنيم که: «اي اباعبدالله همانا مصيبت تو مصيبتي بزرگ است، اندوهي است که بر ما شيعيان و تمام اهل اسلام سخت و گران و ناگوار مي باشد و تحمل آن بر ساکنان آسمان و زمين بسيار سخت و دشوار است
...»علاوه بر این طبق برخی نقل ها حضرت زینب(سلام الله علیها) هم ضمن بیان مصیبت های سنگین واقعه عاشورا و بعد از آن به سفید شدن مویشان هم اشاره کرده اند:روايت شده است كه وقتى حضرت زينب (سلام الله عليها) با همراهان به مدينه بازگشتند زنهاى مدينه براى عرض تسليت ، به حضور زينب (سلام الله عليها) آمدند آن حضرت حوادث جانسوز كربلا و كوفه و شام را براى آنها بيان مى كرد و آنها گريه مى كردند،
تا اينكه به ياد حضرت رقيه (سلام الله عليها) افتاد و فرمود:«اما مصيبت وفات رقيه در خرابه شام ، كمرم را خم كرد و مويم را سفيد نمود».زنها وقتى اين سخن را شنيدند، صدايشان با شور و ناله به گريه بلند شد و آن روز به ياد رنجهاى جانگداز رقيه (سلام الله عليها) بسيار گريستند.
(1)پی نوشت:(1). ناسخ التواريخ ص 507.
برچسبها:
حضرت زینب کبری,
س,
پس از واقعه کربلا,
شهيد_جديري |
|
|
مداح شهید سرگرد پاسدار محمود جدیری کهنموئی از شهدای روستای کهنمو از توابع شهرستان اسکو در استان آذربایجان شرقی می باشند.به امید شفاعت شهیدان صلوات
| |
|
| | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | |