
جان فدای آن کلامت ای امـــام ازولایت چشمه ها جوشد مـدام ازولایت عدل برپــا مــی شـــود پشت ظلم وناکسان تــا می شود بی ولایت کل عالــم ابتـــر است هر رگی از ما فدای رهبـــراست کیست می گوید ولایت شد زِ یــاد هرکه می گوید چنین خاموش باد ماعقابانیـــــم در پـــــرواز واوج یا چو دریاهای پرخیزاب ومــوج گرفرودآییــم روی دشمنــــــــان پنجه انـــدازیــم برحلقومشـــــان فاش می گویم عقابان زنــده اند در ره رهبر سروجان می دهنــد رهبــــــرا اذنی وفرمانــــم بــده یک کلامی از شهیـــــدانم بـــــده تا به یک لحظه کفن پوشت شویم پاره پاره در دل آتش رویــــــــم این زمین را آسمانی می کنــــیم اقتدارت را جهانـــی می کنیــــم
به قلم:استاد غلامی سرای طرحی از : مرکز فرهنگی شهید جدیری کهنموئی برچسبها:
رهبر,
رهبری,
رهبرایران,
مقام_معظم_رهبری |