|
نویسنده :
|
موضوع :
مرکز فرهنگی شهید جدیری کهنموئی |
|
زندگی نامه مداح اهلبیت (ع) سرگرد پاسدار
شهید محمود جدیری کهنموئی

طبیعت روستای «کهنمو» از دیار اسکو مهد پرورش مردانی بود که سرافرازی را از کودکی مشق می کردند و شهید« محمود جدیری کهنموی» درسال 1325در این دیار شریف قد کشید و در آنجا به مدرسه رفت . ششم ابتدایی بود و طوفان انقلاب که همه ی کشور را در می نوردید او نیز به امواج خروشان مردم بیدار دل پیوسته و تعهد خود را به اسلام و دِینش را به انقلاب ادا نمود .
روحش را عشق به اهل بیت چنان آسمانی کرده بود که با نوای مداحی اش قلب ها عاشورایی می گشت . اراده و تعهد ی که در دل داشت اورا به عرصه های تلاش و دفاع از حریم عزت و اقتدار اسلام و ایران کشید و در سال 1357به استخدام کمیته ی انقلاب اسلامی سابق در آمد .
در سال 1364 در راه دفاع از امنیت و اقتدار ایران زمین و کوتاه کردن دست بیگانگان و منافقان کوردل از کوچه های شهر واستانمان پس از جانفشانی تمام در یک درگیری نفس گیر با منافقان، در پلیس راه تبریز –آذرشهر به فیض شهادت نایل گشت وبرگی از تاریخ عزتمند این مرزوبوم را به خون سرخش برای آیندگان به غیرت و شکوه به یادگار گذاشت. برچسبها:
زندگینامه_شهدا,
شهید,
زندگینامه_شهید_جدیری,
زندگینامه_محمود_جدیری_کهنموئی |
|
نویسنده :
|
موضوع :
|
|

« به نام حق »
« خاطره ی شهید محمود جدیری کهنموئی »
« از زبان هم رزم ایشان پاسدار احمد مسعودی کهنموئی »
«در آن زمان محمود جهت خدمت به کمیته انقلاب اسلامی مستقر در پلیس راه تبریز –آذرشهر انتقال گردید که محمود مشغول خدمت در آنجا بود .این در حالی بود که رژیم بعثی عراق شهرها را بمباران هوایی می کرد و منافقین نیز شدیدا" در تلاش به جهت ضربه زدن به نظام بودند که از مرزهای داخلی عراق با اکیپ های سازمان یافته جهت بمب گذاری و ترور مسئولین کشورمان داخل ایران می شدند .
«شهید با همراهانش در ایست بازرسی مشغول کنترل اوضاع بود که در یکی از همان روزها اکیپ ایست بازرسی کمیته با چند تن از منافقان درگیر شده و چند تن از پاسداران زخمی شدند و تعدادی از منافقین نیز به هلاکت رسیدند. فردای آن روز من در کمیته انقلاب اسلامی اسکو مشغول به خدمت بودم که محمود با موتور خودش از کهنمو به محل خدمت آمد و از اوضاع آن روز جویا شد که اتفاق دیگری نیفتاده است . ما به او گفتیم اوضاع پلیس راه خراب است . یک روز به محل خذمت نرو، چون درگیری بسیار شدید است.
«این جمله شهید هرگز فراموشم نمی شود که گفت: اگر من یک روز به محل خدمت نروم این پدر سوخته ها خیال می کنند که ما از آنها ترسیدیم ما باید تا آخر با اینها مبارزه کنیم. این حرف را گفت و از ما خداحافظی کرد و رفت...
«روحش شاد و یادش گرامی باد.... » برچسبها:
سرگرد_پاسدار_شهید_محمود_جدیری_کهنموئی,
وصیتنامه_شهدا,
زندگینامه_شهدا,
کمیته_انقلاب_اسلامی_ایران |
|
نویسنده :
|
موضوع :
|
|

ای شهدا برخیزید گویی این جا همه چیز تمام شده است و انگار نسل جهاد دیده دیروز،به خط پایان رسیده است.اگر سراغمان نیایید و کلامی و حرفی بر زبان نیاورید ما هم کم کم باورمان می شود که همه چیز تمام شده است.
باورمان می شود که دیگر رد پایی از شما پیش رویمان نیست ،باورمان می شود که ما هم دیگر باید مد،پرستیژ،آنگارد محاسن ،تیپ اداری و خلاصه همه چیزمان مثل آدم شود !!!
اگر شما حرفی نزنید باورمان خواهد شد که امام جلوی چشمانمان جرعه جرعه جام زهر را نوشید و رفت و همگی گفتیم ،الحمد لله جنگ خانمان سوز تمام شد!!!
ای شهدا که جوانمردی فقط در ذائقه ی شما بود،لحظاتی از خلوت بهشت فارغ شوید،زخم ترکش ها را فراموش کنید و از ما دلجویی کنید.بعد از شما لباس خاکیمان را از تن درآوردند اجازه نداریم مثل آن روز ها بگوییم "التماس دعا" !!! به ما آموختند که چگونه بخوانیم و بنویسیم !!! برچسبها:
سرگرد_پاسدار_شهید_محمود_جدیری_کهنموئی,
وصیتنامه_شهدا,
زندگینامه_شهدا,
مداح_شهید_روستای_کهنمو |
|
مداح شهید سرگرد پاسدار محمود جدیری کهنموئی از شهدای روستای کهنمو از توابع شهرستان اسکو در استان آذربایجان شرقی می باشند.به امید شفاعت شهیدان صلوات
| |
|
| | | | | | | | | | | | | | | | | | | | |