|
نویسنده :
|
موضوع :
|
|

صداي يك غُرّش به گوش ما آمد
پرندة بيجان به سويِ ما آمد
دو جسم سنگيني ميان ما انداخت
به سيرِ در آن دشت چه بي هوا آمد
زِبوي شيريني هوا مُعطّر گشت
چه بوي بادامي در آن فضا آمد
سياهه اي ديگر زِ بعدِ آن افتاد
چه دود رنگيني به ديد ما آمد
جه بوي سيرِ تُند از آن طرف حس شد
ضَريع به چِش آمد دَرَك نُما آمد
هزار تاوَل زد به دست و پاي ما
دو سلسله اعصاب زِتن جدا آمد
به مُردنم راضي بُدَم در آن غوغا
سويِ دو چشمانم به انتها آمد
در آن زمان خواندم شهادتِينم را
ولي بديدم مرگ به گفتِ لا آمد
به خاك افتادم چه خاك گرمي بود
فرشتة ناجي به من نُما آمد
ميان آن شهري كه نام آن سَردشت
به سال شصت و شش آن ابتلا آمد
وقوع رويداد : هشتم تير ماه 1366
برچسبها:
بمباران_شيميايي_سردشت,
شهید_جدیری_کهنمو_ئی,
کهنمو,
kahnamu |
|
نویسنده :
|
موضوع :
|
|

کنار من صدف دیده پر گهر نکنید به پیش چشم یتیمان پدر پدر نکنید
توان دیدن اشک یتیم در من نیست
نثار خرمن جان علی شرر نکنید
اگر چه قاتل من سخت کرده بی مهری
به چشم خشم به مهمان من نظر نکنید
اگر چه بال و پر کودکان کوفه شکست
شما چو مرغ، سر خود به زیر پر نکنید
از آن خرابه که شبها گذرگه من بود
بدون سفره ی خرما و نان گذر نکنید..
به پیرمرد جذامی سلام من ببرید
ولی ز مرگ من او را شما خبر نکنید
ز کوچه ای که گرفتند راه مادرتان
تمام عمر، شما هم، چو من گذر نکنید
برچسبها:
شهادت_امام_علی_علیه_السلام,
شب_21_رمضان_96,
وصیت_نامه_امام_علی_علیه_السلام,
کهنمو |
|
نویسنده :
|
موضوع :
محمد حسین غلامی سرای |
|

قدم گاه شهیدان است این جا
محل رشد ایمان است این جا
كسی كه انس با این خاك دارد
برایش كعبه ی جان است این جا
جماران قبله رزمندگان بود
صفابخش جماران است این جا
به كام ما گذشت اینجا شب و روز
مسیر شهر جانان است این جا
در اینجا پای مهدی بوسه می خورد
كه تحت رحمت آن است این جا
چه یارانی در اینجا پا نهادند
دل جا مانده سوزان است این جا
هزاران خاطره در خود نهفته
كتاب عشق بازان است این جا
ز اشك فاطمه دارد نشانه
شبیه بیت الاحزان است این جا
به خون پهلوی بشكسته سوگند
شكسته دل فراوان است این جا
ز شب های پر از عطر مناجات
همیشه نورباران است این جا
در اینجا ترك عصیان می توان گفت
كه الحق توبه آسان است، این جا
شب قدری كه گم كردیم اینجاست
محل فهم قرآن است، این جا
به یاد قبرهای عشق بازی
دل عاشق پریشان است این جا
دلیلی را كه جا مانده ز یاران
خدا داند نمایان است این جا
به گوش دل شنیدم عاشقی گفت
كه مهدی واقعه خوان است این جا
شلمچه از دوئیت دورمان كرد
همان توحید پنهان است این جا
شهادت را از این جا می گرفتند
زمین عید قربان است، این جا
در اینجا می توان آرامشی یافت
محل ذكر رحمان است این جا
اگرچه كس نفهمد حرف ما را
قدمگاه شهیدان است این جا
برچسبها:
شهدا,
شهید,
شهادت,
شهید_جدیری_کهنمو_ئی |
|
نویسنده :
|
موضوع :
|
|

یارب قـوام راه خمیــنـی مـدام بــاد
جـاویـد رهــبـر ره و خــط قـیام باد
هجرامام؛ جان ودل از مومنین شکسـت
بـرجـان آن شکسته دلان صد سلام باد
رحلت جانسوز امام خمینی(ره) تسلیت باد.
برچسبها:
رحلت_امام_خمینی_ره 14,
_خرداد,
کهنمو,
شهید_جدیری_کهنمو_ئی |
|
نویسنده :
|
موضوع :
|
|

آمد رمضــــــــان و التــــــــهابــــــــی ست به لــــــــب
هر لحظـه مــــــــرا حسرت آبــــــــی ست به لــــــــب
با شــــــــوق لــــــــب تــــــــو “ربنــــــــا” می خوانـــم
هر بوسـه به پــای تـــــو دعای مستجابی ست به لــب
اللهــــــــم عجــــــــل لــــــــولیــــــــک الفــــــــرج
برچسبها:
رمضان_96,
kahnamu,
کهنمو,
kahnamu ipakgraphic_ir@ |
|
نویسنده :
|
موضوع :
|
|

تو فرزند کدام نسل پاکی؟
تو از کدامین دشت روییده ای قاصدک!؟
چه کسی سینه دریاییت را پاره پاره کرده؟
کدام دست ناپاک خون پاک تو را ریخته؟
به کجا سفر می کنی؟
دور از خانه و شهر خویش؟!
دور از دستهای پینه بسته پدر و قلب شکسته مادر!؟ برچسبها:
شهدا,
شهید,
شهادت,
شهید_جدیری_کهنمو_ئی |
|
نویسنده :
|
موضوع :
|
|

شهدا از ما اشک نمی خواهند، عمل می خواهند .
ما برای خوشحالی آقا چه کردیم؟
غیبت کردیم؟ دروغ گفتیم؟
نگاه به نامحرم کردیم؟ چه کردیم؟
شهدابه شما قول می دهم دلم را از غیر خدا بشویم
و فقط به خدا امید داشته باشم
وتا زنده ام در راه خدا تلاش کنم تا همه وجودم را برای خودش فدا کنم .
برچسبها:
شهدا,
شهید,
شهادت,
شهید_جدیری_کهنمو_ئی |
|
نویسنده :
|
موضوع :
|
|

مینویسم تا یادم نرود:
تمام اقتدار میهنم را از پرواز شما دارم... این روزها بیشتر از همیشه شرمنده نگاه منتظرتان هستیم آن نگاهی که گویا فریاد میزند... خونمان را به سازش با دشمن نفروشید افسوس...هزاران افسوس که خون دل خوردنت هایتان...یادمان رفت.
برچسبها:
شهید_جدیری_کهنمو_ئی,
شهدا,
شهادت,
شهید |
|
نویسنده :
|
موضوع :
|
|

پدر عزيز تر ازجانم سلام اميدوارم هر كجا باشي به ياد ما هم باشي . خيلي دلم برايت تنگ شده است و ميخواهم هر چه زودتر شما را ببينم و در آغوش گرمت جاي بگيرم. هر چند من تو را نديدم ولي از صميم قلبم تو را دوست دارم دلم مي خواست كه يك بار ديگر تو را مي ديدم و درباره تما م زندگي و تمام آن دوري هايي كه تحمل كرديم برايت صحبت ميكردم . آرزو داشتم كه در تمام سختيها و شادي ها در كنارم بودي و من را در ادامه دادن راهت هدايت ميكردي اما از وقتي كه تو رفتي مادرم تمام سختي هاي زندگي را به دوش گرفته و جاي خالي تو را پر كرده است . من دوست دارم يك بار در خواب تو را ببينم و با تو صحبت كنم و دستهاي پر مهرت را در دستانم حلقه زنم و به خاطرات جنگ و همه چيزهايي كه برايم ميگو.يي گوش دهم و همراه با تو به قلبت سفر كنم و هر چه كه در قلبت است را ببينم و بعد از اين كه بيدار شدم ساعت ها به آن ها فكر كنم و اشك بريزم ولي هيچ وقت افسوس نمي خورم چون افتخار ميكنم كه چنين پدري دارم كه براي همه مردم ايران , براي دين اسلام و براي ميهن گرامي خود به همراه ساير دوستانش جان خود را هديه دادند و حال در بهشت خدا زندگي ميكند به اميد ديدار پدر جان
برچسبها:
شهید,
شهدا,
شهادت,
دل_نوشته_برای_شهدا |
|
نویسنده :
|
موضوع :
|
|

کجایند آنان که در صحنه پیکار ،
شمشیرهاشان را از غلاف بیرون کشیده ،
هر گوشه از میدان نبرد را دسته دسته و صف به صف فرا می گرفتند ؟
آنان جوانمردانی بودند که در پایان هر مصاف
از بقاء زندگانی بازگشته از کارزار سپاه خود ،
شادمان نمی شدند و از بابت مرگ سرخ
کشتگانشان از کسی تسلیت نمی خواستند ،
چشمانشان از شدت گریه خوف بر درگاه جلال ربویی به سفیدی گراییده ،
شکم هاشان بر اثر روزه داری لاغر گشته و پوست لبانشان
بر اثر مداومت بر دعا و ذکر حق خشکیده.
رنگ رخسارشان از فرط شب بیداری زرد گشته
و غبار فروتنی و تواضع چهرهاشان را پوشانده
آنان برداران من هستند که از این سرای فانی سفر می کنند
پس سزاوار است که تشنه دیدارشان باشیم
و از اندوه فراقشان انگشت حسرت بر لب بگزیم . برچسبها:
شهدا,
شهادت,
شهید,
شهید_جدیری_کهنمو_ئی |
|
نویسنده :
|
موضوع :
|
|

حاج اصغر فرشچی (عدلی تبریزی)
سبک :: همه جا بروم ...
گل آنا یا زهرا بغداده زندانه موسی ابن جعفرون جان ویرورجانانه گل اُوزون آغلا سینوی داغلا باغلین یوخدی گوزومی باغلا گل آنام زهرا گل آنام زهرا
محبسیم قارانلوق اولموشام ناتوان غریبم جفای زهریدن باغریقان یوخ منیم بو حالدا حالیمه بیر یانان گل اُوزون آغلا سینوی داغلا باغلین یوخدی گوزومی باغلا گل آنام زهرا گل آنام زهرا
سن اوزون بولورسن بی گناهم آنا بو ظلمی دوشمنیم منه گوردی روا یاندوروب قلبیمی ویردی زهر جفا
گل اُوزون آغلا سینوی داغلا باغلین یوخدی گوزومی باغلا گل آنام زهرا گل آنام زهرا
بیر نفریوخومدی منی یاده سالسون شریک غم اولسون دردیمدن آزالسون آز قالورگل کیمی صورتیم سارالسون گل اُوزون آغلا سینوی داغلا باغلین یوخدی گوزومی باغلا گل آنام زهرا گل آنام زهرا
گوزیاشین اورک قانینه قاتارام ترابه یوقویوب جدّیم تک یاتارام هامی عالمی گوزدن آنا آتارام گل اُوزون آغلا سینوی داغلا باغلین یوخدی گوزومی باغلا گل آنام زهرا گل آنام زهرا
غم هجران یوروب نه وار غمگساریم نه رضا یانومدا نه واردی قزلاریم گلسه اوغلوم اولارهمدمیم غمخواریم گل اُوزون آغلا سینوی داغلا باغلین یوخدی گوزومی باغلا گل آنام زهرا گل آنام زهرا برچسبها:
اشعار_آذری_شهادت_حضرت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام,
کهنمو,
شهید_جدیری_کهنمو_ئی |
|
نویسنده :
|
موضوع :
|
|

اوایل جنگ در ارتفاعات گیلانغرب بر فراز یکی از تپه های مشرف به مرز قرار گرفتیم.
پاسگاه مرزی دست عراقی ها بود و به راحتی در جاده های اطراف آن تردد میکردند.
ابراهیم کتابچه دعا را باز کرد و به همراه بچه ها زیارت عاشورا خواندیم.
بعد با حسرت به مناطق تحت نفوذ دشمن نگاه میکردم و گفتم: ابرام جون این جاده مرزی رو ببین
عراقی ها راحت تردد میکنند، بعد گفتم: یعنی میشه یه روز مردم ما راحت از این جاده عبور کنند
و به شهرهای خودشون برن! ابراهیم که با نگاهش دوردست ها را میدید لبخندی زد و گفت: چی میگی!
روزی میاد که از همین جاده مردم ما دسته دسته به کربلا سفر میکنند!
در مسیر برگشت از بچه ها پرسیدم اسم این پاسگاه مرزی رو میدونید؟
یکی از بچه ها گفت: مرز خسروی.
سلام بر ابراهیم-ص۱۲۷ برچسبها:
شهید_ابراهیم_هادی,
زیارت_اربعین,
پیاده_روی_اربعین,
شهید_جدیری_کهنمو_ئی |
|
نویسنده :
|
موضوع :
|
|
 آيه شماره 43 از سوره مبارکه نساء
نماز پاک
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكارى حَتَّى تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ وَ لا جُنُباً إِلاَّ عابِري سَبيلٍ حَتَّى تَغْتَسِلُوا وَ إِنْ كُنْتُمْ مَرْضى أَوْ عَلى سَفَرٍ أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغائِطِ أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَيَمَّمُوا صَعيداً طَيِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَ أَيْديكُمْ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَفُوًّا غَفُوراً
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! در حال مستى به نماز نزديك نشويد، تا بدانيد چه مىگوييد! و همچنين هنگامى كه جنب هستيد -مگر اينكه مسافر باشيد- تا غسل كنيد. و اگر بيماريد، يا مسافر، و يا «قضاى حاجت» كردهايد، و يا با زنان آميزش جنسى داشتهايد، و در اين حال، آب (براى وضو يا غسل) نيافتيد، با خاك پاكى تيمّم كنيد! (به اين طريق كه) صورتها و دستهايتان را با آن مسح نماييد. خداوند، بخشنده و آمرزنده است
1- در نماز، تنها اذكار وحركات كافى نیست، توجّه وشعور لازم است. «حتىتعلموا...» 2- عبادات ناآگاهانه، بىارزش است، گرچه تكلیف را ساقط مىكند. «حتى تعلموا ما تقولون» 3 - احكام خدا، ترخیص دارد ولى تعطیل ندارد. اگر آب نبود، باید تیمم كرد. «فلم تجدوا ماءً فتیمّموا» 4- تخفیف احكام، نمودى از رحمت و مغفرت الهى است. «فلمتجدوا ماءً فتیمّموا... غفوراً رحیماً»
برچسبها:
قرآن,
کهنمو,
شهید_جدیری_کهنمو_ئی,
kahnamu |
|
نویسنده :
|
موضوع :
|
|

آيه شماره 40 از سوره مبارکه بقره
يا بَني إِسْرائيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ
وَ أَوْفُوا بِعَهْدي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَ إِيَّايَ فَارْهَبُونِ
اى فرزندان اسرائيل! نعمتهايى را كه به شما ارزانى داشتم به ياد آوريد!
و به پيمانى كه با من بستهايد وفا كنيد، تا من نيز به پيمان شما وفا كنم.
( و در راه انجام وظيفه، و عمل به پيمانها) تنها از من بترسيد!
1- یاد نعمت هاى پروردگار، سبب محبّت و اطاعت اوست. «اذكروا... اوفوا»
به هنگام دعوت به سوى خداوند، از الطاف او یاد كنید تا زمینه ى پذیرش پیدا شود. «اذكروا»
2- وفا به پیمان هاى الهى، واجب است. «عهدى»
3 - بهره گیرى از الطاف خداوند، مشروط به گام برداشتن در مسیر تكالیف الهى است.
«اوفوا بعهدى اوف بعهدكم» آرى، اگر مطیع خدا بودیم، خداوند نیز
دعاهاى ما را مستجاب خواهد كرد. «اوفوا بعهدى اوف بعهدكم»
4- در انجام تكالیف الهى، از هیچ قدرتى نترسیم و ملاحظهى كسى را نكنیم.
تبلیغات سوء دشمن، ملامتها، تهدیدها و توطئهها مهم نیست،
قهر خدا از همه مهمتر است. «و ایّاى فارهبون»
برچسبها:
قرآن,
سوره_مبارکه_بقره,
کهنمو,
شهید_جدیری_کهنمو_ئی |
|
نویسنده :
|
موضوع :
|
|

پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فردي شوخ طبع بود و هيچ حالت خشم و عصبانيت در او ديده نشد. در حديث آمده است: كان بالنبي دعابة ، يعني مزاحا. اما اين تبسم به معناي قهقهه زدن نبوده بلكه فقط متبسم بود: ما رأيت النبي ضاحكا ما كان الا يتبسم.اين شوخ طبعي هم خود او را سرحال نگاه ميداشت و هم مردم را آرام و راضي نگاه ميداشت. آن حضرت به ديگران هم فرصت شوخ طبعي ميداد ،
چنان كه يك اعرابي هديه آورده بود ، بعد كه پيامبر استفاده كرد ، آمد و پولش را مي خواست و ميگفت: پول هديه ما را بدهيد. بعدها هر وقت پيامبر دلگير ميشد ، ميفرمود اين اعرابي كجاست بيايد و ما را از گرفتگي در آورد. البته پيغمبر از شوخي بيمورد خوشش نميآمد. يكي از شوخ طبعهاي آن زمان عبدالله بن حذافه بود كه پيغمبر او را رهبر سريهاي كرد. در آنجا از سپاهش خواست آتش روشن كنند. سپس گفت: همه شما در آتش بپريد.
آنها گفتند: ما ايمان به پيغمر آورديم تا از آتش مصون باشيم. (در نقل ديگري دارد كه آنها خواستند خود را در آتش بيندازند كه او نگذاشت و گفت: شوخي كردم.) وقتي نزد پيامبر آمدند و داستان را گفتند ، حضرت كار آنها را تأييد كرد و فرمود: لاطاعة لمخلوق في مصعية الخالق (امتاع 10.63) در كارهايي كه معصيت خالق است ، نبايد از مخلوق پيروي كرد. بعد از رسيدن رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از بدر مردم به استقبال آمدند. سلمة بن سلامه كه پيامبر به خاطر يكشوخي نادرست ، سبب قهر آن حضرت با خود شده بود، خطاب به مردم گفت: اين كه تبريك ندارد ، ما مشتي پير و كچل را كشتيم.
رسولخدا(صلی الله علیه و آله و سلم) از سخن او خنديد و فرمود: آنان ملاء قريش بودند ، كساني كه با ديدنشان وحشت پديد ميآمد و اگر دستوري ميدادند، به سختي اطاعت ميكرديد. در اين وقت سلمه از فرصت استفاده كرده علت قهر پيامبر را پرسيد. حضرت فرمودند زماني كه در «روحاء» عازم بدر بوديم ، يك اعرابي نزد من آمد و پرسيد: اگر پيامبري ، بگو بدانم كه شتر حامله من ، چه ميزايد؟ تو گفتي كه، خودت با او جماع كردي و از تو حامله شده؛ و تو البته برخورد زشتي كردي! سلمه از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) عذر خواست و پيامبر عذرش را پذيرفت.
برچسبها:
پيامبر_و_شوخ_طبعي,
حدیثی_ناب_از_پیامبر_اعظم,
کهنمو,
شهید_جدیری_کهنمو_ئی |
|
نویسنده :
|
موضوع :
|
|
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم میفرمایند :
فرو گذاشتن یك لقمه حرام ، نزد خدا محبوتر است از
خواندن دو هزار ركعت نماز مستحبى . رسول الله صلى الله علیه و آله و سلّم : تَرْكُ لُقْمَةِ حَرامٍ أحَبُّ إلى اللّه
من صلاةِ ألفَی رَكْعَةٍ تَطَوُّعا .
تنبیه الخواطر : 2 / 120 منتخب میزان الحكمة : 144
برچسبها:
لقمه_حرام,
کهنمو,
شهید_جدیری_کهنمو_ئی,
شهيد_جديري |
|
نویسنده :
|
موضوع :
|
|
آيه شماره 52 از سوره مبارکه يس اعتراف دیرهنگام قَالُوا يَا وَيْلَنَا مَن بَعَثَنَا مِن مَّرْقَدِنَا هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ مىگويند اى واى بر ما چه كسى ما را از آرامگاهمان برانگيخت اين است همان وعده خداى رحمان و پيامبران راست مىگفتند 1-قیامت، روز حسرت كفّار است. «یا ویلنا» 2- قیامت، صحنهى بیدارى و اقرار و اعتراف است. «هذا ما وَعد الرّحمن و صدق المرسلون» 3- برپایى قیامت و حسابرسى، لازمه رحمان بودن خداست. «هذا ما وَعد الرّحمن» #قرآن #KAHNAMU #SHAHIDJODEIRY #کهنمو #شهید_جدیری_کهنمو_ئی
برچسبها:
قرآن,
KAHNAMU,
SHAHIDJODEIRY,
کهنمو |
|
نویسنده :
|
موضوع :
|
|

🌷 پيامهای آیه «صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ» (فاتحه/٧﴾🌷
📞 1- انسان در تربيت، نيازمند الگو مى باشد. انبيا، شهدا، صدّيقين وصالحان ، نمونه هاى زيباى انسانيّت اند. «صراط الّذين انعمت عليهم»
📞 2- آنچه از خداوند به انسان مى رسد، نعمت است. قهر و غضب را خود به وجود مى آوريم. درباره نعمت «أنعَمتَ» بكار رفته، ولى در مورد عذاب، نفرمود: «غَضبتَ» تو غضب كردى. «انعمت، المغضوب عليهم»
📞 3- ابراز تنفّر از مغضوبان و گمراهان، جامعه اسلامى را در برابر پذيرش حكومت آنان، مقاوم و پايدار مى كند. «غير المغضوب عليهم ولا الضّالّين» قرآن سفارش كرده است: «لا تَتولّوا قوماً غَضِب اللّه عليهم» هرگز سرپرستى گروه غضب شدگان الهى را نپذيريد. ممتحنه، 13
#قرآن #کهنمو #شهید_جدیری_کهنمو_ئی
برچسبها:
قرآن,
کهنمو,
شهید_جدیری_کهنمو_ئی,
شهيد_جديري |
|
نویسنده :
|
موضوع :
|
|
از میان اشک ها خندیده می آید کسی
خواب بیداری ما را دیده می آید کسی
با ترنم با ترانه با سروش سبز آب
از گلوی بیشه خشکیده می آید کسی

برچسبها:
امام_زمان,
کهنمو,
جمعه,
شهید_جدیری_کهنمو_ئی |
|
مداح شهید سرگرد پاسدار محمود جدیری کهنموئی از شهدای روستای کهنمو از توابع شهرستان اسکو در استان آذربایجان شرقی می باشند.به امید شفاعت شهیدان صلوات
| |
|
| | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | | |